جنگل یوسانگ
#جنگل یوسانگ
#پارت ۲۷
برگشت و با چندین آدم آلوده که بخاطرش رو هم افتاده بودن مواجه شد
سریعا عقب رفت تا جا برای مبارزه داشته باشه
_برین دنبال بقیه
کوک فریاد کشید و لاهی و بقیه بیرون اومدن
لاهی اما میدونست که هر چند کوک آدم مبارز و قویه نمیتونه تنهایی از پس اون همه آدم بر بیاد
پس با یونگ به کمک کوک رفت و بقیه برای پیدا کردن دکتر نام ،نکال ،کارین و یوسانگ به راه افتادن
وضعیت خیلی بد بود و باید در می رفتن
لاهی نگاهی به در زیرزمین انداخت
_بیا اینجا!
فریاد جیم توجه اون رو جلب کرد داخل زیرزمین که مکان مناسبی نبود مخصوصا وقتی جاشون رو می دونستند
لاهی دست کوک رو گرفت و کشیدش
کوک که متوجه شد یونگ رو صدا زد و با هم به سمت زیرزمین دویدند
_عجب وضعیت گندی!
کوک با حرص غرید و به محض وارد شدن به زیرزمین با یونگ درو بستند و پشتش وایستادن
_هوفف
یونگ انگار واقعا خوشحال بود چون اون هنوز به یک خون خوار تبدیل نشده بود و این یعنی ممکن بود اون نگرفته باشه
جیم سریعا اشاره کرد وارد یک راهرو بشن
اون راهرو زیادی تاریک بود بلافاصله بعد از وارد شدن دری که مخفی بود رو بستند و اون افراد وارد شدن و خودشون رو به در و دیوار می کوبیدن
_بهتره بریم
دکتر نام توجهشون رو جلب کرد
_هوی چطو شد؟
کوک با لحن کاملا نامحترمانه ای لب زد و به نکال و کارین و دکتر نام چشم دوخت
اما دقیقا قبل اینکه به وجود نداشتن یوسانگ پی ببره و فریاد بزنه لاهی صحبت رو باز کرد
_بهتره بریم بعدا حرف می زنیم
دکتر نام با سر تایید کرد
_اینجا دیگه امن نیست باید خارج شیم
کوک جلوی عصبانیت و ناراحتی خودش رو گرفت و همونطور که زبونش رو به داخل گونش می فشرد گفت
_تهش به کجا می رسه؟
_تهش جای خوبی نیست
با حرف دکتر نام همه با تعجب و سردرگمی نگاهش کردند
_تهش یه زیرزمین قدیمیه که بالاش همون راهرویی که قبلاً گفتم اون جا شایعات زیادی داره
کوک با حرف دکتر نام به فکر فرو رفت
اوه منظورش اون مکان منفور بود که به شیطانی بودن معروف بود و هیچ کس زنده ازش بیرون نیومده بود و فقط به اصرار بنیان گذار تیمارستان
اینجا از بین نرفت و زیرزمینش پلمب شد
_عالیه بریم
همه به کوکی که با بی خیالی به سمت انتهای راهرو می رفت نگاه کردند
لاهی براش سردرگمی شدیدی ایجاد شده بود یعنی علاوه بر این موجودات خون خوار باید با یه مشت هیولا به ظاهر جن که در اینجا دیده شده بود سروکله میزدن!
همه دنبال هم راه افتادن امیدوار بودند این جریان اون موجودات رو از اینجا پرونده باشه
کوک آروم پرده شروع زیرزمین رو با چوب دستش کنار زد و وارد شد و همه پشت سر هم رفتند که با یک مکان تاریک و ترسناک رو به رو شدن
#پارت ۲۷
برگشت و با چندین آدم آلوده که بخاطرش رو هم افتاده بودن مواجه شد
سریعا عقب رفت تا جا برای مبارزه داشته باشه
_برین دنبال بقیه
کوک فریاد کشید و لاهی و بقیه بیرون اومدن
لاهی اما میدونست که هر چند کوک آدم مبارز و قویه نمیتونه تنهایی از پس اون همه آدم بر بیاد
پس با یونگ به کمک کوک رفت و بقیه برای پیدا کردن دکتر نام ،نکال ،کارین و یوسانگ به راه افتادن
وضعیت خیلی بد بود و باید در می رفتن
لاهی نگاهی به در زیرزمین انداخت
_بیا اینجا!
فریاد جیم توجه اون رو جلب کرد داخل زیرزمین که مکان مناسبی نبود مخصوصا وقتی جاشون رو می دونستند
لاهی دست کوک رو گرفت و کشیدش
کوک که متوجه شد یونگ رو صدا زد و با هم به سمت زیرزمین دویدند
_عجب وضعیت گندی!
کوک با حرص غرید و به محض وارد شدن به زیرزمین با یونگ درو بستند و پشتش وایستادن
_هوفف
یونگ انگار واقعا خوشحال بود چون اون هنوز به یک خون خوار تبدیل نشده بود و این یعنی ممکن بود اون نگرفته باشه
جیم سریعا اشاره کرد وارد یک راهرو بشن
اون راهرو زیادی تاریک بود بلافاصله بعد از وارد شدن دری که مخفی بود رو بستند و اون افراد وارد شدن و خودشون رو به در و دیوار می کوبیدن
_بهتره بریم
دکتر نام توجهشون رو جلب کرد
_هوی چطو شد؟
کوک با لحن کاملا نامحترمانه ای لب زد و به نکال و کارین و دکتر نام چشم دوخت
اما دقیقا قبل اینکه به وجود نداشتن یوسانگ پی ببره و فریاد بزنه لاهی صحبت رو باز کرد
_بهتره بریم بعدا حرف می زنیم
دکتر نام با سر تایید کرد
_اینجا دیگه امن نیست باید خارج شیم
کوک جلوی عصبانیت و ناراحتی خودش رو گرفت و همونطور که زبونش رو به داخل گونش می فشرد گفت
_تهش به کجا می رسه؟
_تهش جای خوبی نیست
با حرف دکتر نام همه با تعجب و سردرگمی نگاهش کردند
_تهش یه زیرزمین قدیمیه که بالاش همون راهرویی که قبلاً گفتم اون جا شایعات زیادی داره
کوک با حرف دکتر نام به فکر فرو رفت
اوه منظورش اون مکان منفور بود که به شیطانی بودن معروف بود و هیچ کس زنده ازش بیرون نیومده بود و فقط به اصرار بنیان گذار تیمارستان
اینجا از بین نرفت و زیرزمینش پلمب شد
_عالیه بریم
همه به کوکی که با بی خیالی به سمت انتهای راهرو می رفت نگاه کردند
لاهی براش سردرگمی شدیدی ایجاد شده بود یعنی علاوه بر این موجودات خون خوار باید با یه مشت هیولا به ظاهر جن که در اینجا دیده شده بود سروکله میزدن!
همه دنبال هم راه افتادن امیدوار بودند این جریان اون موجودات رو از اینجا پرونده باشه
کوک آروم پرده شروع زیرزمین رو با چوب دستش کنار زد و وارد شد و همه پشت سر هم رفتند که با یک مکان تاریک و ترسناک رو به رو شدن
۱.۴k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.