پارت ۲۱
پارت ۲۱
سوآه ویو
تو ماشین نشستیم کوک هنوز تو عمارت بود جیمینم پشت فرمون یونا هم جلو نشسته بود منو لیا و بچش و تهیونگ پشت بودیم بچه لیا ک تو بغلش خواب بود منم قلبم داشت میترکید تهیونگم ک از درد عرق کرده بود سر منم رو شونش
+ تهیونگا مطمئنی خوبی؟
_ آره خوشگلم خوبم
+ من اینطور فک نمیکنم جیمین داداش برو پیش دکتر شخصی
_ نمیخواد خوبم
+ تهیونگ دوباره شروع نکن من نمیتونم هم قلبم رو تحمل کنم و هم لجبازی توروها
_ وایسا تو نمیتونی چیارو تحمل کنی؟
+ لجبازی تو و...هیننن( جلو دهنشو گرفت)
_ سوآه تو درد داشتی نگفتی( عصبی
+ تهیونگ الان من مهم نیستم برا من میگیره ول میکنه خوب میشه ولی برای تو نه خون زیاد ازت رفتههه
_ باشه باشه ببخشید
+ جیمین برو پیش دکتر
٪ باشه
( رسیدن)
دکی: سلام
_٪+÷ سلام
دکی: چیشده
+ چاقو خورده
دکی : شما چه نسبتی باهاش دارید
+ اممم...
_ همسرمه
+ بله
دکی: خب اتاق عمل رو آماده کنید
ادامه دارد...
سوآه ویو
تو ماشین نشستیم کوک هنوز تو عمارت بود جیمینم پشت فرمون یونا هم جلو نشسته بود منو لیا و بچش و تهیونگ پشت بودیم بچه لیا ک تو بغلش خواب بود منم قلبم داشت میترکید تهیونگم ک از درد عرق کرده بود سر منم رو شونش
+ تهیونگا مطمئنی خوبی؟
_ آره خوشگلم خوبم
+ من اینطور فک نمیکنم جیمین داداش برو پیش دکتر شخصی
_ نمیخواد خوبم
+ تهیونگ دوباره شروع نکن من نمیتونم هم قلبم رو تحمل کنم و هم لجبازی توروها
_ وایسا تو نمیتونی چیارو تحمل کنی؟
+ لجبازی تو و...هیننن( جلو دهنشو گرفت)
_ سوآه تو درد داشتی نگفتی( عصبی
+ تهیونگ الان من مهم نیستم برا من میگیره ول میکنه خوب میشه ولی برای تو نه خون زیاد ازت رفتههه
_ باشه باشه ببخشید
+ جیمین برو پیش دکتر
٪ باشه
( رسیدن)
دکی: سلام
_٪+÷ سلام
دکی: چیشده
+ چاقو خورده
دکی : شما چه نسبتی باهاش دارید
+ اممم...
_ همسرمه
+ بله
دکی: خب اتاق عمل رو آماده کنید
ادامه دارد...
۵۷۷
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.