بگو

بگو
کجایِ آسمان
نشسته ای ؛
تا هر صبح
با غزل هایَ ت
" سایه " ساری
از عشق بسازم وُ
شبانگاه
رؤیای َ ت را
به خوا ب بَرَم ..!
با طلوعت ؛
مرا با خود یکی کن
تا در" سایه " ات
آرام گیرم!
دیدگاه ها (۵)

همه ی ما آدمها...باید یک لیست داشته باشیم به اسم "نا امید"از...

بیش از حد که کوتاه بیایی, می‌شوی کوتاه‌ترین دیوار... ! گاهی ...

هیچ پرنده‌ای نمی‌تواند رد پای پرنده دیگری را در آسمان بجوید....

سَوادِ عِشق میخواهَد تَماشای نِگاهِ توکه ذَره ذَرهِ چِشمَت ک...

و اینکه جونکوک بغلت کرد و و خوابیدین(منتظر چی بودین ها🤨) دوب...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط