پارت

پارت4⃣
........اگه این پسرشون باشه من نمیتونم تو خونه بمونم باید برم سریع از پشت میز پاشدمو رفتم سمت در با صدای پاهام عمو و خاله برگشتن سمتم خاله گفت
-عزیزم چرا پاشدی؟
-اگه اجازه بدید من برم خونه ی خودمون
-یعنی چی؟صالح تو یه چیزی بگو
عمو صالح گفت
-کجا میخوای بری مگه اینجا چشه؟
میخواستم بگم چش نیست گوشه ولی خب دیگه باید ادبو رعایت میکردم خواستم حرف بزنم که پسره گفت
-خب مادر من پدر من......خودش دوست داره بره شما مشکلتون چیه نمیفهمم بفرما خانوم.....راه باز جاده دراز
خیلی بی شعوره....ادم احمق عصبانی شدمو گفتم
-پسرتون راست میگه من خودم میخوام برم این جاده هم که درازه پس من برم که زودتر برسم
شاید پسره یه ذره جا خورد از حاضر جوابیم شاید به خاطر اینه که چادریم.....نمیدونم چرا همه فکر میکنن چادریا زبون ندارن؟ اتفاقا دارن ولی به موقع و به جاش استفاده میکنن که الان جاش بود عمو صالح گفت
-رادوین بس کن......لطفا بس کن
اون پسره که حالا فهمیدم اسمش رادوینه گفت
-یعنی چی پدر من؟یعنی چی بس کن؟ رفتین یه دختری رو اوردین که معلوم نیست کیه......
دیگه جوش اوردمو گفتم
تلگرام ما:
در حریم تو
😘 💜 💜 😍
https://telegram.me/darharimeto
#در_حریم_تو
دیدگاه ها (۳)

من اعتقاد دارم❗ ️ که تو به اصول کوروش همپایبند نیستی✌

پارت5⃣ ...

طهورا☝

پارت3⃣بابا خسته شدم از کنار ماشین تا در ورودی خونه 100متر را...

بچه ها برای سناریو اسم انتخاب کردم🤣(چرا من؟)ات: منظورت چیه ،...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_199+کجا میری؟ _برم شرکت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط