Colored stars
part ②①
همهم: جیییییییغغغغغغغغ جئون اسامیه
دیا: اسامی من یکی ار طرفداری توعم
اسامی: چه کنم
کوک: نونا نونا دوست پسرت کجاعه
نارا: جناب جونگکوک تو داری با کراش کل مدرسه حرف میزنی که خودتم کراش کل مدرسه به غیر دیایی
کوک: خواهرمه دقت کن جئون جونگکوک جئون اسامی
نارا: پشمامممممممممممممممم
ته: فعلا
کوک: استاد خداحافظ منم ببر مشنگ
اسامی: کی اینا رو بهت یاد داده
کوک: پارک جـ یـ مـ یـ ن
اسامی: و کیم تـ. هـ یـ و نـ گ
ته: نمیای
کوک: خداحافظ
پریدم رو کول تهیونگ و راهاش رفتم خونه
ته: میدونی خیلی دلم برای عطر نعنات تنگ شده بود؟
کوک: هیونگی من فقط یه شب کنارت نبودم
ته: زیر چشمای خودتم پف کرده
کوک: بزار ببینم
رو نوک انگشتای پام ایستادم و به چشمای تهیونگ نگا کردم
کوک: چشمای تو قرمزه
که تعادلمو از دست دادم و افتادم تو بغل تهیونگ
ته: پاپیه بازیگوش " خنده "
کوک: عه چرا میخندی
دستشو گذاشت رو زانوهاش و خم شد تا جایی که صورتش رو به روی صورت من بود
ته: چون پاپی کوچولوی من بازیگوشه
رفتم جلو و لبامو گذاشتم رو لباش و هردو باهم شروع به بوسیدن کردیم
♢ ۴ مین بعد ♢
کوک: و... ولم کن " نفس نفس "
ته: به این زودی نفس کم اوردی؟
کوک: من مثل تو گنده نیستم
ته: بیبی بانی
کوک: من شیرموز میخوام
ته: چی؟
کوک: شبرموز من شیرموز میخوام
ته: من یا شیرموز
کوک: تو
ته: چرا
کوک: برام شیرموز میگیری
ته: وایسا الان برات میارم
رفت برام شیرموز اورد
ازش گرفتم و شروع به خوردن کردم
ته: میدونستی وقتی شیرموز میخوری کیوت میشی
کوک: نچ چون خودمو تو آیینه نمیبینم
ته: تاحالا تو مدرسه دشمن داشتی
کوک: نه ولی جه جوم برام قلدری میکرد که جزوه هاشو حل کنم منم مظلوم بودم براش حل میکردم
ته: منم یه مسئله دارم چرا کنارم نمیخوابی
کوک: اوم چون ازت خجالت می کشم کیم
ته: چرا از من خجالت میکشی
کوک: چون جذابیتت ادمو کور میکنه
ته: ای بچه ی تخس میخوای مخ منو بزنی بیا اینجا ببینمت
رفتم پیش تهیونگ که رو مبل نشسته بود
ته: نظرت چیع دیگه ازم خجالت نکشی
کوک: توت فرنگی
ته: چی؟
کوک: بو توت فرنگی میدی
ته: توهم بو نعنا میدی راشتی رنگ مورد علاقت چه رنگیه
کوک: سفید و سبز پسته ای
ته: نظرت چیه بریم ساحل؟
کوک: مثبته " ذوق"
ته: ولی تو آب نمیری میریم ساحل قدم میزنیم
کوک: من از دریا میترسن وقتی بچه بودم نزدیک بود تو دریا غرق بشم اون موقه ها خیلی شر بودم ولی بعد اون اتفاق دیگه مظلوم شدم بعدش چون بچه ها مسخرم میکردن مدرسمو عوض کردم دیگه از اون به بعد شدم مظلوم مدرسه
ته: من یه بار خواهرتو یه چند سال پیش تر نجات دادم از اون موقع همو میشناسیم یادمه یه بار داشت سرتو داد میزد بعد اومدم جداش کردم
کوک:
من تا چند روز نیستم بابای
همهم: جیییییییغغغغغغغغ جئون اسامیه
دیا: اسامی من یکی ار طرفداری توعم
اسامی: چه کنم
کوک: نونا نونا دوست پسرت کجاعه
نارا: جناب جونگکوک تو داری با کراش کل مدرسه حرف میزنی که خودتم کراش کل مدرسه به غیر دیایی
کوک: خواهرمه دقت کن جئون جونگکوک جئون اسامی
نارا: پشمامممممممممممممممم
ته: فعلا
کوک: استاد خداحافظ منم ببر مشنگ
اسامی: کی اینا رو بهت یاد داده
کوک: پارک جـ یـ مـ یـ ن
اسامی: و کیم تـ. هـ یـ و نـ گ
ته: نمیای
کوک: خداحافظ
پریدم رو کول تهیونگ و راهاش رفتم خونه
ته: میدونی خیلی دلم برای عطر نعنات تنگ شده بود؟
کوک: هیونگی من فقط یه شب کنارت نبودم
ته: زیر چشمای خودتم پف کرده
کوک: بزار ببینم
رو نوک انگشتای پام ایستادم و به چشمای تهیونگ نگا کردم
کوک: چشمای تو قرمزه
که تعادلمو از دست دادم و افتادم تو بغل تهیونگ
ته: پاپیه بازیگوش " خنده "
کوک: عه چرا میخندی
دستشو گذاشت رو زانوهاش و خم شد تا جایی که صورتش رو به روی صورت من بود
ته: چون پاپی کوچولوی من بازیگوشه
رفتم جلو و لبامو گذاشتم رو لباش و هردو باهم شروع به بوسیدن کردیم
♢ ۴ مین بعد ♢
کوک: و... ولم کن " نفس نفس "
ته: به این زودی نفس کم اوردی؟
کوک: من مثل تو گنده نیستم
ته: بیبی بانی
کوک: من شیرموز میخوام
ته: چی؟
کوک: شبرموز من شیرموز میخوام
ته: من یا شیرموز
کوک: تو
ته: چرا
کوک: برام شیرموز میگیری
ته: وایسا الان برات میارم
رفت برام شیرموز اورد
ازش گرفتم و شروع به خوردن کردم
ته: میدونستی وقتی شیرموز میخوری کیوت میشی
کوک: نچ چون خودمو تو آیینه نمیبینم
ته: تاحالا تو مدرسه دشمن داشتی
کوک: نه ولی جه جوم برام قلدری میکرد که جزوه هاشو حل کنم منم مظلوم بودم براش حل میکردم
ته: منم یه مسئله دارم چرا کنارم نمیخوابی
کوک: اوم چون ازت خجالت می کشم کیم
ته: چرا از من خجالت میکشی
کوک: چون جذابیتت ادمو کور میکنه
ته: ای بچه ی تخس میخوای مخ منو بزنی بیا اینجا ببینمت
رفتم پیش تهیونگ که رو مبل نشسته بود
ته: نظرت چیع دیگه ازم خجالت نکشی
کوک: توت فرنگی
ته: چی؟
کوک: بو توت فرنگی میدی
ته: توهم بو نعنا میدی راشتی رنگ مورد علاقت چه رنگیه
کوک: سفید و سبز پسته ای
ته: نظرت چیه بریم ساحل؟
کوک: مثبته " ذوق"
ته: ولی تو آب نمیری میریم ساحل قدم میزنیم
کوک: من از دریا میترسن وقتی بچه بودم نزدیک بود تو دریا غرق بشم اون موقه ها خیلی شر بودم ولی بعد اون اتفاق دیگه مظلوم شدم بعدش چون بچه ها مسخرم میکردن مدرسمو عوض کردم دیگه از اون به بعد شدم مظلوم مدرسه
ته: من یه بار خواهرتو یه چند سال پیش تر نجات دادم از اون موقع همو میشناسیم یادمه یه بار داشت سرتو داد میزد بعد اومدم جداش کردم
کوک:
من تا چند روز نیستم بابای
۶.۸k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.