پارت ۱۳
از زبان یونگی
بعد از اینکه فحش دادنای بچه ها به سوهوک...کش(🤐)تموم شد به بادیگاردام گقتم وسایل شکنجه رو آماده کنن رفتم به ا.ت گفتم
یونگی:عزیزم میخوام سوهو خیر ندیده رو شکنجه کنم بعد بکشم اگر میخوای بیا خودت آیت کارا رو انجام بده
ا.ت:نه من طاقت دیدم شکنجه بقیه رو ندارم(بابا دختر کوتا بیا میخواست بهت دست درازی کنه من بودم میرفتم شمام بودید میرفتید یا مثل ا.ت نمیرفتید)
یونگی:باشه
از زبان راوی
یونگی رفت زیر زمین کع دید سوهو رو به یه صندلی بستن همینطور که شلاق و بر میداشت گفت
یونگی:خب خب که میخواستی به دوست دختر من دست درازی کنی آره؟
سوهو:هه بدن خوبی دا..
هنوز حرفش کامل نشده بود که
سوهو:آیییییییی*داد
یونگی شلاق و کبوند به بدنش
همینطور ادامه داشت تا از شلاق خسته شد رفت یک عالمه نمک آورد ریخت رو زخمای سوهو که هزار برابر اوندفعه داد زد
یونگی:خب بعدی چی باشه پوستت و با چاقو پاره کنم یا ناخوناتو از ته بکشم..امممم بزار خودم بگم به نظرم اول پاره میکنم پوستت و
چاقو رو برداشت و رو پوست و گوشتش کشید و تمام بدنش و پاره پاره کرد و دوباره نمک و ریخت رو زخماش
یونگی:خب حالا نوبته ناخونته
سوهو:تو که.آه.میخوای.آیی.من و آخرش بکشی پس الان بکش دیگه*با درد
یونگی:د نه دیگه نشد باید با درد و زجر بمیری
رفت انبردست و آورد دونه دونه ناخوناشو کشید و در آخر تیر خلاص و زد
یونگی درحالی که به بدن مرده سوهو با پا محکم میکوبید به بادیگارد میگفت
یونگی:این تنلش و جمع کنید گم و گورش کنید*با داد
خب اینم از این پارت خوب بود؟
بعد از اینکه فحش دادنای بچه ها به سوهوک...کش(🤐)تموم شد به بادیگاردام گقتم وسایل شکنجه رو آماده کنن رفتم به ا.ت گفتم
یونگی:عزیزم میخوام سوهو خیر ندیده رو شکنجه کنم بعد بکشم اگر میخوای بیا خودت آیت کارا رو انجام بده
ا.ت:نه من طاقت دیدم شکنجه بقیه رو ندارم(بابا دختر کوتا بیا میخواست بهت دست درازی کنه من بودم میرفتم شمام بودید میرفتید یا مثل ا.ت نمیرفتید)
یونگی:باشه
از زبان راوی
یونگی رفت زیر زمین کع دید سوهو رو به یه صندلی بستن همینطور که شلاق و بر میداشت گفت
یونگی:خب خب که میخواستی به دوست دختر من دست درازی کنی آره؟
سوهو:هه بدن خوبی دا..
هنوز حرفش کامل نشده بود که
سوهو:آیییییییی*داد
یونگی شلاق و کبوند به بدنش
همینطور ادامه داشت تا از شلاق خسته شد رفت یک عالمه نمک آورد ریخت رو زخمای سوهو که هزار برابر اوندفعه داد زد
یونگی:خب بعدی چی باشه پوستت و با چاقو پاره کنم یا ناخوناتو از ته بکشم..امممم بزار خودم بگم به نظرم اول پاره میکنم پوستت و
چاقو رو برداشت و رو پوست و گوشتش کشید و تمام بدنش و پاره پاره کرد و دوباره نمک و ریخت رو زخماش
یونگی:خب حالا نوبته ناخونته
سوهو:تو که.آه.میخوای.آیی.من و آخرش بکشی پس الان بکش دیگه*با درد
یونگی:د نه دیگه نشد باید با درد و زجر بمیری
رفت انبردست و آورد دونه دونه ناخوناشو کشید و در آخر تیر خلاص و زد
یونگی درحالی که به بدن مرده سوهو با پا محکم میکوبید به بادیگارد میگفت
یونگی:این تنلش و جمع کنید گم و گورش کنید*با داد
خب اینم از این پارت خوب بود؟
۷.۱k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.