ادامه اش....

ادامه اش....


موتورسیکلتی که چویا در Dragon Head استفاده می کند هدیه ای است که آلباتروس قبل از مرگ به او هدیه داده است.

این یعنی خودش نخریده اون یارو عینک دودی قبل مرگش اینو بهش میده

دلیل اینکه هیچ خاطره ای از گذشته اش ندارد در درجه اول به این دلیل است که او یک موجود مصنوعی است (کلون). و بدخلقی او به دلیل تردیدهایی بود که در مورد خودش داشت و فشاری که برای رسیدن به مقام معاون اجرایی مافیا بندر به او  وارد می کرد.

رمبو تا زمان مرگ (در لایت نول پانزده ساله ها) از توانایی خود برای محافظت از خود (تشکیل یک تکینگی متناقض) استفاده کرد و منتظر عذرخواهی ورلین بود. او در نهایت توانایی را به او منتقل می کند و پس از اتمام انرژی خود بر روی گیور ، مانع از مرگ او می شود.

چه دوست خوبی اینهمه سال منتظر بوده


ورلین شش سال بعد به عنوان مدیر اجرایی تبدیل می شود و مربی اعضای مختلفی مانند گین و کیوکا بود.

پس یکی دیگه از مدیران اجرایی مافیا ورلین هست فقط مشکلش اینه که خودشو تو زیرزمین مافیا حبس کرده از اونجا بیرون نمیاد اولا فقط رو صندلی میشست کتاب میخوند بعد تصمیم میگیره واحد های جدید آموزش بده که البته نیروهای کار درستی هم مثل گین و کیوکا تحویل میده ولی وقتی کاری نداره دوباره رو صندلی میشینه و یه گوشه نگاه میکنه فقط بهش میگن به چی فکر میکنی میگه منتظر طوفانم….


دلیل ایجاد کاربران مهارتهای مصنوعی به این دلیل بود که استفاده از چنین مهارتهای خطرناکی (مانند گایور  و آراهاباکی ) در یک سلاح “معمولی” بسیار خطرناک بود. به همین دلیل ، این سلاح ها به شخصیتی مصنوعی تبدیل شدند. همه اینها ، یک راز دولتی محسوب می شود.

بیچاره نمونه های واقعی خودشون…


چویا بر اساس دفترچه راهنمای ورلین ایجاد شده است ، اما پروژه به دلیل آدم ربایی و انفجار چویا در 9 سال پیش نهایی نشد. ورلین  به چویا اجازه می دهد تا بداند که هر دو از 2383 خط کد ساخته شده اند.


آکوتاگاوا  و هیگوچی  در بخش آخر این ماجرا بخشی از مافیا بندر میشوند.


ادامه داره