عروسکم
ادامه پارت : ۴۶
جویی : نتونستم اونو عروسک ج.ن.س.ی ببینم ، برای همین فقط لختش کردم و کنارش دراز کشیدم
آیو : خب مشکلی نیس
جویی : اما اگه بفهمه بچه بین چه بوده چی ؟
آیو : از کجا باید بفهمه(عصبانی داد)
جویی : هوش خفه صدات رو اسپیکره
آیو : نمیفهمه
جویی : اوکی
جویی امد بیرون
ته : چی درمورد من فکر کردی ؟
جویی : چیی؟
ته : تو تو چقدر پستی
جویی : درمورد چی حرف میزنی؟
ته : گوشیت و بده به من
جویی : چی
تهیونگ گوشی رو از جویی گرفت و پیامای عاشقانشونو خوند
ته : فردا طلاقت میدم
جویی : چیی نه تورو خدا ... .
جویی : نتونستم اونو عروسک ج.ن.س.ی ببینم ، برای همین فقط لختش کردم و کنارش دراز کشیدم
آیو : خب مشکلی نیس
جویی : اما اگه بفهمه بچه بین چه بوده چی ؟
آیو : از کجا باید بفهمه(عصبانی داد)
جویی : هوش خفه صدات رو اسپیکره
آیو : نمیفهمه
جویی : اوکی
جویی امد بیرون
ته : چی درمورد من فکر کردی ؟
جویی : چیی؟
ته : تو تو چقدر پستی
جویی : درمورد چی حرف میزنی؟
ته : گوشیت و بده به من
جویی : چی
تهیونگ گوشی رو از جویی گرفت و پیامای عاشقانشونو خوند
ته : فردا طلاقت میدم
جویی : چیی نه تورو خدا ... .
- ۱.۳k
- ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط