دیشب خوابت رو دیدم،
دیشب خوابت رو دیدم،
لبخندهات
مثل اخرین باری که صداشو شنیدم واقعی و قابل لمس بود..نمیخواستم بیدار بشم و دوباره تویِ تاریکی دست و پا بزنم..میخواستم تویِ وجود رنگارنگت دفن بشمو به عنوان یه گل سرخ جوونه بزنم؛
اون موقع دیگه لازم نبود انتظار بکشم..لازم نبود کل حسم محدود بشه به خوابهایِ کوتاهِ من..به حسی که فقط یک طرفس..اون وقت من جزئی از وجودت بودم و حتی بعد از رفتنتم تنهات نمیذاشتم
لبخندهات
مثل اخرین باری که صداشو شنیدم واقعی و قابل لمس بود..نمیخواستم بیدار بشم و دوباره تویِ تاریکی دست و پا بزنم..میخواستم تویِ وجود رنگارنگت دفن بشمو به عنوان یه گل سرخ جوونه بزنم؛
اون موقع دیگه لازم نبود انتظار بکشم..لازم نبود کل حسم محدود بشه به خوابهایِ کوتاهِ من..به حسی که فقط یک طرفس..اون وقت من جزئی از وجودت بودم و حتی بعد از رفتنتم تنهات نمیذاشتم
۵۴.۹k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.