وقتی با تلفن صحبت میکنه و تو هی بوسش میکنی
وقتی با تلفن صحبت میکنه و تو هی بوسش میکنی
ویو جیک
یه تماس خیلی مهم داشتم که باید جوابش میدادم و رفتم تو اتاق تا با اون یارو تلفنی حرف بزنم
ویو ات
دیدم جیک رف تو اتاق با خودم گفتم پاشم برم یکم کرم بریزم و اذیتش کنم
پاشدم رفتم تو اتاق و شروع کردم هی لب و لوپشو بوس کردن
جیک:یا ات یدقه نکن دارم تلفنی حرف میزنم
ات : نوموخوام نوموخوام نوموخوامممم
جیک :ببخشید من بعدا تماس میگیرم خداحافظ
جیک:پس داشتی میگفتی نمیخوای بس کنی؟
ات:ا..اره
جیک: نظرت درباره امشب چیه؟
ات:بابا گوه خوردم اصن من وجود خارجی ندارم خدافظ
(دستتو کشید و دستشو دور کمرت حلقه کرد)
جیک:حداقل یه بوس؟
ات:باشه بابا باشه بچه ی کوچولو(*بوس کردن)
جیک:اوکیی بیا بریم تو حال ادامه فیلم و ببینیم
ات:بریممم
ویو جیک
یه تماس خیلی مهم داشتم که باید جوابش میدادم و رفتم تو اتاق تا با اون یارو تلفنی حرف بزنم
ویو ات
دیدم جیک رف تو اتاق با خودم گفتم پاشم برم یکم کرم بریزم و اذیتش کنم
پاشدم رفتم تو اتاق و شروع کردم هی لب و لوپشو بوس کردن
جیک:یا ات یدقه نکن دارم تلفنی حرف میزنم
ات : نوموخوام نوموخوام نوموخوامممم
جیک :ببخشید من بعدا تماس میگیرم خداحافظ
جیک:پس داشتی میگفتی نمیخوای بس کنی؟
ات:ا..اره
جیک: نظرت درباره امشب چیه؟
ات:بابا گوه خوردم اصن من وجود خارجی ندارم خدافظ
(دستتو کشید و دستشو دور کمرت حلقه کرد)
جیک:حداقل یه بوس؟
ات:باشه بابا باشه بچه ی کوچولو(*بوس کردن)
جیک:اوکیی بیا بریم تو حال ادامه فیلم و ببینیم
ات:بریممم
۴.۰k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.