(جونگکوک)
(جونگکوک)
درو باز کردم و دختررو گزاشتم صندلی جلو رفتم پشت فرمون
چرا از وقتی فهمیدم دختره حیجان دارم؟
راه افتادمو تو ی کوچه خلوت پارک کردم که صدای هق هق دختره بلند شد از استیناش خون میومد و لباسشم تک توک خیس بود خونه؟؟؟
/جونگکوک/
کوک : بدنت خون ریزی داره؟ چرا؟
اشکاشو پاک کرد
بورام: ممنونم کمک کردی
داشت از ماشین خارج میشد که همزمام خارج شدم
کوک: چت شده؟؟
بورام: تو کمکتو کردی خدانگهدار
هکوک: باتو ام
بورام: بسههه لازم نکرده بدونیییی تشکرم کردم فعلاا( گیره دا )
ی قدم بر نزاشته بود که با جئغ از حال رف
( بورام)
چشامو باز کردم لباسم عوض شده بودو ی جا جدید بودم که با ورود جونگکوک همچی یادم امد
کوک: بهوش امدی؟
بورام: اینجا چیکار میکنم
کوک: از حال رفتی بخواطر خون ریزی دکتر گف کع زخمای زیادی رو بدنته که عمیقن
بورام: ت تو دیدی؟
کوک: من میدونستم دختری میموندمو نگا میکردم؟
سرمو انداختم پایین
کوک: چرا؟
با تعجب نگاش کردم
گوک: چرا بدنت ذخم؟ چرا خودتو پسر کردی؟
توقعه نداشت که بگم؟
بورام: درگیر شدم
کوک: رد سگک کمربند بخواطر درگیریه؟
بورام : توکه گفتی ندیدی
کوک: دگتر گف
بورام: خب با ..با .. بابام ...ا..اون..
کوک: فهمیدم ادامه نده ... اینم جبران کمکت
پاشد بره
بورام: ببخشید؟
کوک: هوم؟
بورام: میشه ب کسی نگید که من دخترم؟
کوک: هوفففف اوگی
بورام: ببخشید؟
کوک: باز چیه؟
بورام: لباسای خودم کجان
درو باز کردم و دختررو گزاشتم صندلی جلو رفتم پشت فرمون
چرا از وقتی فهمیدم دختره حیجان دارم؟
راه افتادمو تو ی کوچه خلوت پارک کردم که صدای هق هق دختره بلند شد از استیناش خون میومد و لباسشم تک توک خیس بود خونه؟؟؟
/جونگکوک/
کوک : بدنت خون ریزی داره؟ چرا؟
اشکاشو پاک کرد
بورام: ممنونم کمک کردی
داشت از ماشین خارج میشد که همزمام خارج شدم
کوک: چت شده؟؟
بورام: تو کمکتو کردی خدانگهدار
هکوک: باتو ام
بورام: بسههه لازم نکرده بدونیییی تشکرم کردم فعلاا( گیره دا )
ی قدم بر نزاشته بود که با جئغ از حال رف
( بورام)
چشامو باز کردم لباسم عوض شده بودو ی جا جدید بودم که با ورود جونگکوک همچی یادم امد
کوک: بهوش امدی؟
بورام: اینجا چیکار میکنم
کوک: از حال رفتی بخواطر خون ریزی دکتر گف کع زخمای زیادی رو بدنته که عمیقن
بورام: ت تو دیدی؟
کوک: من میدونستم دختری میموندمو نگا میکردم؟
سرمو انداختم پایین
کوک: چرا؟
با تعجب نگاش کردم
گوک: چرا بدنت ذخم؟ چرا خودتو پسر کردی؟
توقعه نداشت که بگم؟
بورام: درگیر شدم
کوک: رد سگک کمربند بخواطر درگیریه؟
بورام : توکه گفتی ندیدی
کوک: دگتر گف
بورام: خب با ..با .. بابام ...ا..اون..
کوک: فهمیدم ادامه نده ... اینم جبران کمکت
پاشد بره
بورام: ببخشید؟
کوک: هوم؟
بورام: میشه ب کسی نگید که من دخترم؟
کوک: هوفففف اوگی
بورام: ببخشید؟
کوک: باز چیه؟
بورام: لباسای خودم کجان
۵.۴k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.