تکپارتی جونگ کوک
این تکپارتی دارای قسمت های مثبت ۱۸ هستش گزارش ندید رباتم فعاله نمیخوایید کسی مجبورتون نکرده بخونین
وقتی حواست نیست دستت میخوره به لایه پاش ...
[جونگ کوک داشت نگاه فیلم میکرد و منم با شرتک و تاپ کوتاهی از جلوش رد شدم، یکم بد نگاه به بدنم کرد دوباره از کنارش رد شدم پام خورد به میز و دستم رفت لایه پاهاش]
جیکی : اوفف، خوب جایی دست گذاشتی
[دستمو سریع برداشتم]
ا.ت : ای بابا دستم خورد
جیکی : همین، هی بیایی دست بزنی و بگی دستم خورد اونوقت اگه خودت بودی من بهت دست میزدم تا یه ماه دعوا داشتی بام
ا.ت : چی میگی من کی تا یه ماه باهات دعوا کردم اونم بخاطر لمس کردنم
جیکی : بیا بشین، بیا بشین
[پاهامو باز کردم و روی پاش نشستم دستشو دور کمرم حلقه کرد و صورتشو توی گردنم محو کرد، دماغشو اروم بالا پایین میکرد و نفسای گرمش به گردنم میخورد، یکم به گردنم زبون زد و بعدش اروم اروم گردنمو کیس میکرد ۵تا کیس روی گردنم گذاشت]
جیکی : ببخشید یکم زیاده روی کردم گردنت خراب شد
ا.ت : ...
جیکی : چرا اینجوری نگام میکنی
ا.ت : خوابم میاد
[جونگ کوک بلندم کرد و منو برد تو اتاق و گذاشتم روی تخت و خودشم رفت دوش بگیره، وقتی از حموم اومد بیرون با صدای در بیدار شدمو دیدمش، حوله دور پایین تنش بود و بالا تنش کامل خشک نشده بود یکم خیس بود و آب از روی سینه هاشو و سیکس پکاش میچکید]
ا.ت : جونگکوک یه دقیقه بیا
جیکی : جونم، هنوز نخوابیدی
[نزدیک تر میشد و تپش قلبم بیشتر میشد، محوش شده بودم]
جیکی : بیبی چی شده؟، چیزی میخوایی؟
ا.ت : نه هیچی، میخواستم ببینمت
[به سیکس پکاش دست زدم]
جیکی : خیالت راحت همه چیم سر جاشه همش هم ماله خودته
#وقتی...
#فایتینگ
#تکپارتی_جونگکوک
وقتی حواست نیست دستت میخوره به لایه پاش ...
[جونگ کوک داشت نگاه فیلم میکرد و منم با شرتک و تاپ کوتاهی از جلوش رد شدم، یکم بد نگاه به بدنم کرد دوباره از کنارش رد شدم پام خورد به میز و دستم رفت لایه پاهاش]
جیکی : اوفف، خوب جایی دست گذاشتی
[دستمو سریع برداشتم]
ا.ت : ای بابا دستم خورد
جیکی : همین، هی بیایی دست بزنی و بگی دستم خورد اونوقت اگه خودت بودی من بهت دست میزدم تا یه ماه دعوا داشتی بام
ا.ت : چی میگی من کی تا یه ماه باهات دعوا کردم اونم بخاطر لمس کردنم
جیکی : بیا بشین، بیا بشین
[پاهامو باز کردم و روی پاش نشستم دستشو دور کمرم حلقه کرد و صورتشو توی گردنم محو کرد، دماغشو اروم بالا پایین میکرد و نفسای گرمش به گردنم میخورد، یکم به گردنم زبون زد و بعدش اروم اروم گردنمو کیس میکرد ۵تا کیس روی گردنم گذاشت]
جیکی : ببخشید یکم زیاده روی کردم گردنت خراب شد
ا.ت : ...
جیکی : چرا اینجوری نگام میکنی
ا.ت : خوابم میاد
[جونگ کوک بلندم کرد و منو برد تو اتاق و گذاشتم روی تخت و خودشم رفت دوش بگیره، وقتی از حموم اومد بیرون با صدای در بیدار شدمو دیدمش، حوله دور پایین تنش بود و بالا تنش کامل خشک نشده بود یکم خیس بود و آب از روی سینه هاشو و سیکس پکاش میچکید]
ا.ت : جونگکوک یه دقیقه بیا
جیکی : جونم، هنوز نخوابیدی
[نزدیک تر میشد و تپش قلبم بیشتر میشد، محوش شده بودم]
جیکی : بیبی چی شده؟، چیزی میخوایی؟
ا.ت : نه هیچی، میخواستم ببینمت
[به سیکس پکاش دست زدم]
جیکی : خیالت راحت همه چیم سر جاشه همش هم ماله خودته
#وقتی...
#فایتینگ
#تکپارتی_جونگکوک
۱.۹k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.