دوباره برمیگردم/پارت1
زنگ خوردن گوشی*
باجی:هوم بله کی ساعت 7 صب زنگ زده(خوابالود ولی عصبی)
میتسویا:جناب کیسوکه احیانا جنابالی قصد ندارید پاشید بیایین مدرسههههههه
رینا:نی چان کیه(خوابالو)
باجی:میتسویاس،برادر مگ ساعت چنده
میتسویا:ساعت هفته پاشوووو اون بچه عم بیدار کن
باجی:عهههه باش باش الان پا میشیم فعلا(قطع کردن گوشی)ریناااااااا کوچولوووو پاشووووو
رینا:برادر منننننن کنار گوشتم داد نزنننن بعدش تو درازی من کوچولو نیستم
باجی:کوچولو بودن خیلیم بت میاد پا(خمیازه)شو
رینا:(مالیدن چشاش)خب صبونه چی داریم؟
باجی:شی...
رینا:شیر کاکائووووووو \(^_^)/
باجی:باشه
•••••••••مدرسع•••••••••
میتسویا:خواهر و برادر غریب اومدن
رینا:خیلی خوش اومدیمممم
دراکن:صد البته
رینا:عهههه کن_چیننن.وایسا اما کو؟
مایکی:کن_چیننن دوریاکیمو بده
دراکن:اولا با جفتتونم من دراکنممممم نه کن_چین دوما اما نمیاد چون پیش شینیچیرو_سانه سوما مایکی همین الان یه پاکت دوریاکیو خوردی دیگع نمیدم
باجی،میتسویا:زیبا بود
کازو:سلام برادران و خواهر گل
باجی،دراکن،کازو،مایکی،میتسویا:سلام ای برادر دعا گوی ما
رینا:سلام بر تو ای نور خدایان
کازو:شت😂(خنده)
رینا:(از ماتریکس خارج شدن به دلیل خنده ی زیاد)
باجی:چیفویو کو؟
مایکی:اون مادر گوربه هنوز نیو...عه اومد
چیفویو:سلااام خدمت بزرگواران
رینا:گورباحه مننننن سیلااااام
باجی:علیک ای برادر
کازو،میتسویا،مایکی،دراکن:سلام عرض شد
(((((خوردن زنگ مدرسه)))))
رینا:عهییییی زنگ خورد o(╥﹏╥)o
میتسویا:امروز کلا یه کلاس مشترک داریم اونم تئاتره کل روز منو باجیو دراکنو کازو باهمیم،ریناعو مایکیو چیفویوعم باهمن
دراکن:حافظه حفظ کردن عالی
رینا:(دست زدن)بسیار تاثیر گذار گورباح قاتل دوریاکی بیایین بریم
باجی:هویییی خانوم کوچولو وایسا ببینم بیا اینجا
رینا:بلهههه
باجی:(در گوش رینا)مواظب خودت باش هرکیم اذیتت کرد بم بگو خب؟
رینا:(آروم بوس کردن باجی)چشمممم بریممم
••••••••بعد مدرسه••••••••
رینا:اومدن با حالتی ناراحت*
باجی:بریم؟
رینا:اوهوم
باجی:هوم بله کی ساعت 7 صب زنگ زده(خوابالود ولی عصبی)
میتسویا:جناب کیسوکه احیانا جنابالی قصد ندارید پاشید بیایین مدرسههههههه
رینا:نی چان کیه(خوابالو)
باجی:میتسویاس،برادر مگ ساعت چنده
میتسویا:ساعت هفته پاشوووو اون بچه عم بیدار کن
باجی:عهههه باش باش الان پا میشیم فعلا(قطع کردن گوشی)ریناااااااا کوچولوووو پاشووووو
رینا:برادر منننننن کنار گوشتم داد نزنننن بعدش تو درازی من کوچولو نیستم
باجی:کوچولو بودن خیلیم بت میاد پا(خمیازه)شو
رینا:(مالیدن چشاش)خب صبونه چی داریم؟
باجی:شی...
رینا:شیر کاکائووووووو \(^_^)/
باجی:باشه
•••••••••مدرسع•••••••••
میتسویا:خواهر و برادر غریب اومدن
رینا:خیلی خوش اومدیمممم
دراکن:صد البته
رینا:عهههه کن_چیننن.وایسا اما کو؟
مایکی:کن_چیننن دوریاکیمو بده
دراکن:اولا با جفتتونم من دراکنممممم نه کن_چین دوما اما نمیاد چون پیش شینیچیرو_سانه سوما مایکی همین الان یه پاکت دوریاکیو خوردی دیگع نمیدم
باجی،میتسویا:زیبا بود
کازو:سلام برادران و خواهر گل
باجی،دراکن،کازو،مایکی،میتسویا:سلام ای برادر دعا گوی ما
رینا:سلام بر تو ای نور خدایان
کازو:شت😂(خنده)
رینا:(از ماتریکس خارج شدن به دلیل خنده ی زیاد)
باجی:چیفویو کو؟
مایکی:اون مادر گوربه هنوز نیو...عه اومد
چیفویو:سلااام خدمت بزرگواران
رینا:گورباحه مننننن سیلااااام
باجی:علیک ای برادر
کازو،میتسویا،مایکی،دراکن:سلام عرض شد
(((((خوردن زنگ مدرسه)))))
رینا:عهییییی زنگ خورد o(╥﹏╥)o
میتسویا:امروز کلا یه کلاس مشترک داریم اونم تئاتره کل روز منو باجیو دراکنو کازو باهمیم،ریناعو مایکیو چیفویوعم باهمن
دراکن:حافظه حفظ کردن عالی
رینا:(دست زدن)بسیار تاثیر گذار گورباح قاتل دوریاکی بیایین بریم
باجی:هویییی خانوم کوچولو وایسا ببینم بیا اینجا
رینا:بلهههه
باجی:(در گوش رینا)مواظب خودت باش هرکیم اذیتت کرد بم بگو خب؟
رینا:(آروم بوس کردن باجی)چشمممم بریممم
••••••••بعد مدرسه••••••••
رینا:اومدن با حالتی ناراحت*
باجی:بریم؟
رینا:اوهوم
۵۸۴
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.