𝐁𝐄𝐓𝐑𝐀𝐘𝐀𝐋 " خیانت "
𝐁𝐄𝐓𝐑𝐀𝐘𝐀𝐋 " خیانت "
𝐏𝐀𝐑𝐓 𝟐
یونا: عشقم...بیاین دیگه
کوک: بریم عزیزم "رو به یونا"
یونا: ات بیا
ات: شما برین منم میام
جونگ کوک و یونا رفتن...
منم دوباره رژم رو پر رنگ کردم(((چون جونگ کوک کم رنگش کرده بود)))و رفتم.....
ات: اوم تهیونگ
تهیونگ: جان
ات: منو میرسونی خونه
تهیونگ: الان؟ زود نیست؟
ات: اوم حالم یکم نامساعد
تهیونگ: "سر تکون دادن" باشه بریم
ات: خداحافظ شبتون بخیر
یونا: ععع میخواین برین؟ چقدر زود
ات: اره حالا دفعه بعد بیشتر میمونیم
یونا: باشه...خداحافظ
تهیونگ من رو رسوند خونه و رفت.....
لباسم رو عوض کردم(((ارایشم رو پاک کردم)))و رو تخت دراز کشیدم...
۱۰ تا تماس بی پاسخ داشتم و هی به گوشیم پیام میومد...
جونگ کوک: "پیام" اتتتتتت
جونگ کوک: "پیام" جواب بدههههههه
جونگ کوک: "پیام" اتتتتتتتتتتت داری میری رو اعصابم جواب بده پدرسگ
ات: "پیام" .....
𝐏𝐀𝐑𝐓 𝟐
یونا: عشقم...بیاین دیگه
کوک: بریم عزیزم "رو به یونا"
یونا: ات بیا
ات: شما برین منم میام
جونگ کوک و یونا رفتن...
منم دوباره رژم رو پر رنگ کردم(((چون جونگ کوک کم رنگش کرده بود)))و رفتم.....
ات: اوم تهیونگ
تهیونگ: جان
ات: منو میرسونی خونه
تهیونگ: الان؟ زود نیست؟
ات: اوم حالم یکم نامساعد
تهیونگ: "سر تکون دادن" باشه بریم
ات: خداحافظ شبتون بخیر
یونا: ععع میخواین برین؟ چقدر زود
ات: اره حالا دفعه بعد بیشتر میمونیم
یونا: باشه...خداحافظ
تهیونگ من رو رسوند خونه و رفت.....
لباسم رو عوض کردم(((ارایشم رو پاک کردم)))و رو تخت دراز کشیدم...
۱۰ تا تماس بی پاسخ داشتم و هی به گوشیم پیام میومد...
جونگ کوک: "پیام" اتتتتتت
جونگ کوک: "پیام" جواب بدههههههه
جونگ کوک: "پیام" اتتتتتتتتتتت داری میری رو اعصابم جواب بده پدرسگ
ات: "پیام" .....
۴۳۰
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.