پارت هشتم :عاشقتم

پارت هشتم :عاشقتم

ک هیون. چی شد چی گف
یکدفعه کوک پرید بالا داد زد خودشهههههه یسسسس که بک.هیون و پسرا ترسیدن از حرکت یهویش
هوپی ـ اینطور که این داد زد یعنی ایو بله رو.داده شما دوتا دوست دختر و.دوست.پسر شدید جانمیی جان به زودی هم فامیل میشیم بعد شما دایی میشید ما عمو چه شوددد
نامجثن با خنده ـ.تبریک.میگم.ما.میریم.پایین شما ادامه بدید
چراغ ها خاموش شد و.بعد از اینکه سر جاهامون.وایستادیم چراغ ها رونش شد ریتم. پخش شد بک. هیون شروع کرد خودند این اهنگمون یه خورده تند بود و رقص خطرناکی داشت وقتب نوبت پارت من شد خیلی شیک، همزمانی که میخوندم امد جلو و.شروع مردیم.رقصیدن
اهنک بعدی اهنگ بک هیون و چانیول و سهون بود که جدا گونه درست مرده بودن من و مای رفتیم پشت صحنه من برای اهنگ بعدی که اهنگ تکی خودم.بود گیریم میشیدم دوتا اهنگ.پتش سر از من بود تا کامل پسرا برای اهنگ


دوستان امیدوارم تا اینجای لذت برده باشید ببخشید غلط املایی داره و اینکه منو ببخشید چون امتحان ها شروع شده و اینکه خوابگاهم دیر به دیر میزارم