حکم پازلی را برات داشتم جالب، سرگرم کننده و دوست داشتنی انقدر که همه وقتت را برایش می گذاشتی از سختیش شاد می شدی و با حوصله تمام مدت در کنارش بودی اما روزی که رازش را با تو گفت و تو توانستی کلید قلبش را بدست آوری از چشمت افتاد
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.