⛓🖇my dady🖇⛓ p.24
ویو ا.ت
وای خدا کی میشه از دست این جادوگر راحت شم ....
جیمین:جادوگر عمته
ا.ت:خفه بابا
جیمین :هوی ببین رو بهت میدم پرو نشو
ا.ت:.......
حصله غر هاشو نداشتم رفتم سمت کلاس رو میز نشستم و تو کیفم خوراکی دراوردم فقط خوراکی میخوردم وای خدا خیلی گرم بوددددد
فقط ۱ ساعت موندع بود تا کلاس کوفتی تموم بشه عاره ا.ت تو میتونی دووم بیار
بیت نا: با کی حرف میزنی ؟
ا.ت:ها.....هیچ
بیت نا : ا.ت بعد کلاس هستی بریم استخر ؟
ا.ت:هوف تو این هوا ک قطعا هسم فقط تموم بشعععععع کلاس
(پرش زمانی ساعت ۲ )
ویو بیت نا
هوف با ا.ت بیرون رفتن ب جایی نمیرسم
ا.ت: امدم کم غر بزنننن
با ا.ت ب سمت استخر مدرسه رفتیم و لباسامونو عوض کردیم رفتیم تو اب ا.ت ک لش کرده بود تو اب و منی منتظر کوک بودم بیاد ......
ویو ا.ت
وای خدا حس خیلی خوبی داشت تو سکوت بدون هیچ مزاحمتی اصلا عوففففف
همینطوری ک با ملایمت از خلوت لذت میبردم با صدای بیت نا رو به رو شدم
بیت نا:عا ا.ت اهم میخوام یچیزی بگم ...
ا.ت:هیم بگو
بیت نا:ببین کوک قرار بیاد اینجا و من پیشش باشم حالا نمیدونم قرار کیو با خودش
بیاره لطفا از دست من عصبانی نشو
ا.ت:هم اصلا مشکلی نیس راحت باشید ...
میخام امروز اصلا اعصاب خود را خرد نکنم و سعی میکنم ک تا الان پیشرفت کردم پس باهام کاری نداشته باش تا از خلوت خود لذت ببرم
بیت نا: باش لذت ببر
ویو کوک
به سمت استخر رفتیم با جیمین ولی دلم نمخواست جیمین بیاد الان میرم ا.ت و جیمین شروع میکنن کل کل حصلشونو ندارم
...........
لایک و کامنت ....
وای خدا کی میشه از دست این جادوگر راحت شم ....
جیمین:جادوگر عمته
ا.ت:خفه بابا
جیمین :هوی ببین رو بهت میدم پرو نشو
ا.ت:.......
حصله غر هاشو نداشتم رفتم سمت کلاس رو میز نشستم و تو کیفم خوراکی دراوردم فقط خوراکی میخوردم وای خدا خیلی گرم بوددددد
فقط ۱ ساعت موندع بود تا کلاس کوفتی تموم بشه عاره ا.ت تو میتونی دووم بیار
بیت نا: با کی حرف میزنی ؟
ا.ت:ها.....هیچ
بیت نا : ا.ت بعد کلاس هستی بریم استخر ؟
ا.ت:هوف تو این هوا ک قطعا هسم فقط تموم بشعععععع کلاس
(پرش زمانی ساعت ۲ )
ویو بیت نا
هوف با ا.ت بیرون رفتن ب جایی نمیرسم
ا.ت: امدم کم غر بزنننن
با ا.ت ب سمت استخر مدرسه رفتیم و لباسامونو عوض کردیم رفتیم تو اب ا.ت ک لش کرده بود تو اب و منی منتظر کوک بودم بیاد ......
ویو ا.ت
وای خدا حس خیلی خوبی داشت تو سکوت بدون هیچ مزاحمتی اصلا عوففففف
همینطوری ک با ملایمت از خلوت لذت میبردم با صدای بیت نا رو به رو شدم
بیت نا:عا ا.ت اهم میخوام یچیزی بگم ...
ا.ت:هیم بگو
بیت نا:ببین کوک قرار بیاد اینجا و من پیشش باشم حالا نمیدونم قرار کیو با خودش
بیاره لطفا از دست من عصبانی نشو
ا.ت:هم اصلا مشکلی نیس راحت باشید ...
میخام امروز اصلا اعصاب خود را خرد نکنم و سعی میکنم ک تا الان پیشرفت کردم پس باهام کاری نداشته باش تا از خلوت خود لذت ببرم
بیت نا: باش لذت ببر
ویو کوک
به سمت استخر رفتیم با جیمین ولی دلم نمخواست جیمین بیاد الان میرم ا.ت و جیمین شروع میکنن کل کل حصلشونو ندارم
...........
لایک و کامنت ....
۱۱.۱k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.