فیک = ( سرنوشت تو و گذشته من) پارت ۶ علامت کوک(+) علامت و
فیک = ( سرنوشت تو و گذشته من) پارت ۶ علامت کوک(+) علامت وی(-
-++--+--------+++++-+-+-+--+-+-+---+--+--++-++--+--+-++
- :ببین هیونگ من ی پسر پیدا کردم و باهاش شرط گذاشتم و اون باخت حالا قراره تبدیل به برده و غذام شه ( نیشخند)
جین: تو..تو چیکا کردی بچه اگ بره اون پسر به همه بگه تو خون آشامی چی!!!؟
- : مردم فک میکنن اون پسر دیوونه هست همین ( حالت پکر )
نامی: به هرحال زیاد ریسک نکن
-+-+-+-++-+-+-+-++-+-+-+-+--+-+-+--+-+-+-( فردا شب)
( کوک جایی که با تهیونگ قرار داشت وایستاده بود وکوله ای همراهش داشت که داخلش مسواک حوله لباس شانه کرم بارم لب عطر و شماره تلفن و گوشیش بود و منتظر بود که شاهزاده شب همون( وی ) اومدش)
-: هوم..میبینم آماده ای توت فرنگی
+: خیلی نامردی آقا
-: منو ارباب صدا کنه و زیاد چرت نگو حوصله ندارم حالا بیا بغلم کن
+: چرا باید این کار رو کنم ......( با مکس) ارباب ؟؟! 😒
-: حرف نزن بیا
( کوک میره و با بی اعتنایی وی رو بغل میکنه )
-: چشمات رو ببند و جیغ نزن تعجب هم نکن
+: باوش ( چشماش رو میبنده و بادی بهش میخوره وقتی چشماش باز میشه قصری بزرگ و زیبایی رو میبینه که تم مشکی سفید داره « عکس رو گذاشتم»)
+: اینجا کجاست ؟
-: جایی که قراره بهم خدمت کنی و خون بدی بچه و البته جون هم شاید بدی زیرم
+: ( با اخم ) ...نیاز به گفتن نبود اوسکل ( با صدای بلند )
جین : ( جین داشت از اونجا میگذشت که اون دو نفر رو دید و همینطور که آب میخورد از شدت تعجب. حرفی که اون آدمیزاد به تهیونگ زد آب از دهنش پاشید و سرفه کرد) ...ها ( سرفه ) ....( سرفه )
نامی : عزیزم نفس بکش اروم ....هی...پسر ( خطاب به کوک) هیچکس تا حالا جرعت نکرده بود همچین حرفی به تهیونگ بزنه
+:( ذهن کوک : هوم پس اسمش تهیونگه شت همه خدمتکار ها دارن بهم نگاه میکنن یعنی واقعا گند زدم با صدای آهم تهیونگ از افکارش خارج میشه و به حال برمیگرده)
+: اهم....خو....من اصلا برام مهم نیس این آقای سوسیس یا بهتر بگم باسن پنیری چی میگه
( نامی که تا حالا ندیده بود کسی جرعت کنه به تهیونگ چپ نگاه کنه با. شنیدن این حرف ها پس افتاد)
جین :( جیغ ) خاکککک به سرمممم نامییییی پاشوووو عشقم
-: ساکتتتت ( باداد تهیونگ خون آشام اعظم همه خفه خون گرفتن و عمارت به سکوت مرگبار همیشگی برگشت ) و.........شرط ۱۰ لایک خدایی زیاد نوشتم و قشنگ لطفاً لایک کنید دگه بیبی ها (((: باشه ؟
-++--+--------+++++-+-+-+--+-+-+---+--+--++-++--+--+-++
- :ببین هیونگ من ی پسر پیدا کردم و باهاش شرط گذاشتم و اون باخت حالا قراره تبدیل به برده و غذام شه ( نیشخند)
جین: تو..تو چیکا کردی بچه اگ بره اون پسر به همه بگه تو خون آشامی چی!!!؟
- : مردم فک میکنن اون پسر دیوونه هست همین ( حالت پکر )
نامی: به هرحال زیاد ریسک نکن
-+-+-+-++-+-+-+-++-+-+-+-+--+-+-+--+-+-+-( فردا شب)
( کوک جایی که با تهیونگ قرار داشت وایستاده بود وکوله ای همراهش داشت که داخلش مسواک حوله لباس شانه کرم بارم لب عطر و شماره تلفن و گوشیش بود و منتظر بود که شاهزاده شب همون( وی ) اومدش)
-: هوم..میبینم آماده ای توت فرنگی
+: خیلی نامردی آقا
-: منو ارباب صدا کنه و زیاد چرت نگو حوصله ندارم حالا بیا بغلم کن
+: چرا باید این کار رو کنم ......( با مکس) ارباب ؟؟! 😒
-: حرف نزن بیا
( کوک میره و با بی اعتنایی وی رو بغل میکنه )
-: چشمات رو ببند و جیغ نزن تعجب هم نکن
+: باوش ( چشماش رو میبنده و بادی بهش میخوره وقتی چشماش باز میشه قصری بزرگ و زیبایی رو میبینه که تم مشکی سفید داره « عکس رو گذاشتم»)
+: اینجا کجاست ؟
-: جایی که قراره بهم خدمت کنی و خون بدی بچه و البته جون هم شاید بدی زیرم
+: ( با اخم ) ...نیاز به گفتن نبود اوسکل ( با صدای بلند )
جین : ( جین داشت از اونجا میگذشت که اون دو نفر رو دید و همینطور که آب میخورد از شدت تعجب. حرفی که اون آدمیزاد به تهیونگ زد آب از دهنش پاشید و سرفه کرد) ...ها ( سرفه ) ....( سرفه )
نامی : عزیزم نفس بکش اروم ....هی...پسر ( خطاب به کوک) هیچکس تا حالا جرعت نکرده بود همچین حرفی به تهیونگ بزنه
+:( ذهن کوک : هوم پس اسمش تهیونگه شت همه خدمتکار ها دارن بهم نگاه میکنن یعنی واقعا گند زدم با صدای آهم تهیونگ از افکارش خارج میشه و به حال برمیگرده)
+: اهم....خو....من اصلا برام مهم نیس این آقای سوسیس یا بهتر بگم باسن پنیری چی میگه
( نامی که تا حالا ندیده بود کسی جرعت کنه به تهیونگ چپ نگاه کنه با. شنیدن این حرف ها پس افتاد)
جین :( جیغ ) خاکککک به سرمممم نامییییی پاشوووو عشقم
-: ساکتتتت ( باداد تهیونگ خون آشام اعظم همه خفه خون گرفتن و عمارت به سکوت مرگبار همیشگی برگشت ) و.........شرط ۱۰ لایک خدایی زیاد نوشتم و قشنگ لطفاً لایک کنید دگه بیبی ها (((: باشه ؟
۲.۷k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.