صفحه ی ۴

و در لحظه‌ای که انگار دنیا برای ثانیه‌ای خاموش شد، تاریکی عقب نشست. نه کامل، اما کافی بود که آریا دوباره انسان شود.

بعد از آن شب، مسیر هر دو تغییر کرد. سرنوشت آریا هنوز نوشته نشده، آینده‌شان معلوم نیست، و جهان میانی شاید دوباره او را صدا بزند. اما یک چیز قطعی است:

لینا دیگر یک دختر معمولی نبود.
و آریا دیگر یک سایهٔ غریب نبود.

آن‌ها کنار هم ایستادند—نه مثل عاشق‌های قصه‌ها، بلکه مثل دو موجود از دو جهان متفاوت که تصادفاً، و شاید هم از قصد، در یک نقطه به هم رسیدند.
در جایی بین آسمان و زمین.
جایی که فقط مال خودشان بود.)
دیدگاه ها (۴)

صفحه ۴

صفحه ۵ پایان

صفحه سوم

صفحه دوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط