پارت ۲۳
پارت ۲۳
+ تهیونگ بخدا ب زخمت فشار میاد
_ بیا ببینم مگه تو چقد وزن داری عههه
+ اوکی
رفتم بغلش آخيش چه حس خوبی داره
ته مرخص شد و رفتیم خونه
( چند روز بعد )
امروز تهیونگ گفت ک ی مشکلی پیش اومده باید برم شرکت خو ب من چههههه ایشششش
گفت حتما لباسیم ک میفرستم بپوش حالا چه فرقی دارهههه
پاشدم لباسو پوشیدم ولی قشنگه ها موهامو بالا بستم ی ارایش خیلیییی لایت کردم و عطر شیرینمو زدم و رفتم سوار ماشین شدم
بالاخره رسیدم رفتم داخل شرکت ک یونا بدو بدو اومد سمتم
+ چیشده؟
÷ اونیییی پسرارو دزدیدن منو تو میریم دنبالشون
+ یون جو چی؟
÷ اونم گرو گرفتن بدووووو
+ باشه باشه
رفتیم سمت ی خرابه یا جد بنگتن اینجا جنم نمیاد رفتیم داخل ک یهو چراغا روشن شد و و همه شروع ب دست زدن کردن برگاممم ک ته با ی کت و شلوار خیلی قشنگ اومد جلوم زانو زد
_ سوآه حاضری برای همیشه ملکه قلبم بشی؟
+ ب...بله( بغض و شوق
....:نهههههه
ادامه دارد....
یاح یاح جای حساس کات کردم بمونید تو خماری تا فرداا
یاع یاع چه حالی میده😂
+ تهیونگ بخدا ب زخمت فشار میاد
_ بیا ببینم مگه تو چقد وزن داری عههه
+ اوکی
رفتم بغلش آخيش چه حس خوبی داره
ته مرخص شد و رفتیم خونه
( چند روز بعد )
امروز تهیونگ گفت ک ی مشکلی پیش اومده باید برم شرکت خو ب من چههههه ایشششش
گفت حتما لباسیم ک میفرستم بپوش حالا چه فرقی دارهههه
پاشدم لباسو پوشیدم ولی قشنگه ها موهامو بالا بستم ی ارایش خیلیییی لایت کردم و عطر شیرینمو زدم و رفتم سوار ماشین شدم
بالاخره رسیدم رفتم داخل شرکت ک یونا بدو بدو اومد سمتم
+ چیشده؟
÷ اونیییی پسرارو دزدیدن منو تو میریم دنبالشون
+ یون جو چی؟
÷ اونم گرو گرفتن بدووووو
+ باشه باشه
رفتیم سمت ی خرابه یا جد بنگتن اینجا جنم نمیاد رفتیم داخل ک یهو چراغا روشن شد و و همه شروع ب دست زدن کردن برگاممم ک ته با ی کت و شلوار خیلی قشنگ اومد جلوم زانو زد
_ سوآه حاضری برای همیشه ملکه قلبم بشی؟
+ ب...بله( بغض و شوق
....:نهههههه
ادامه دارد....
یاح یاح جای حساس کات کردم بمونید تو خماری تا فرداا
یاع یاع چه حالی میده😂
۳۲۷
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.