فیک....

فیک....
پارت ۲
ویو ات
تا ساعت ۸ داشتیم کافه رو تمیز می کردیم و باهم حرف می زدیم. کلا دو نفر بودیم: من و جیا
مکالمه بین ات و جیا(جیا رو با * نشون می دم)
ات: جیا ، اینجا مشتری ثابت داره دیگه ، نه؟( با شک )
*: آره ،داره ، چطور مگه؟
ات: همینجوری،حالا...کی هست؟
* : یه گروه مافیایی ،که خب بزرگتریت مافیای جهان هستن.....منم روی یکیشون کراش دارم( با خنده )
ات: ای کلک ( با خنده)

فلش بک ساعت ۶:۳۰ صبح
ویو جیهوپ
بیدار شدم و یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و لباسم رو پوشیدم.(لباس جیهوپ اسلاید ۲)
بعد از صبحانه رفتم پیش بقیه گروه. امروز یه معامله ی مهم داشتیم.ساعت ۷:۵۰ دقیقه راه افتادیم،چون بهید ساعت ۸ تو بار باشیم
تموم شد💙💙💙
می دونم بد شده ولی لطفا حمایت کنین❤❤❤
یه ایده برا اسمش می خوام