پارت ۷
$باشه عزیزم.
کایلو داشت میرفت که یهو انگار یه چیزی یادش اومده باشه گفت
$اها راستی ا/ت
+جان داداش
$اوعه چه با ادب
+من همیشه با ادبم ولی مثل اینکه اقا چشم دیدنشو ندارن
$البته که اینطوره
+چرا یهو وایسادی چیزی می خواستی بگی
$اع اها اره بعد مدرسه بابا کار داره من خودم میام دنبالت شاید یکم دیر کنم منتظرم باش
+اوکی خدانگهدار
$با بای
همون لحظه ذهن کوک
(خب مدرسه ساعت یک تموم میشه داداشش گفت دیر میاد پس این یه فرسته که من خودمو نشون بدم بعد مدرسه تا ساعت یک و نیم وامیسم اگه نیومد سوارش میکنم و خودم میبرمش)
ویو ا/ت
کایلو که رفت یه نگاه مغرورانه به بقیه انداختمو یه پوزخند صدا دار زدم
چشای همه از تعجب باز مونده بود که رومو کردم به کوک و گفتم
+چرا اینجوری نگاه میکنی؟
-..............
🩷🩵امید وارم خوشتون اومده باشه🩵🩷
لایک و فالو یادت نره خوشگله💥😘
کایلو داشت میرفت که یهو انگار یه چیزی یادش اومده باشه گفت
$اها راستی ا/ت
+جان داداش
$اوعه چه با ادب
+من همیشه با ادبم ولی مثل اینکه اقا چشم دیدنشو ندارن
$البته که اینطوره
+چرا یهو وایسادی چیزی می خواستی بگی
$اع اها اره بعد مدرسه بابا کار داره من خودم میام دنبالت شاید یکم دیر کنم منتظرم باش
+اوکی خدانگهدار
$با بای
همون لحظه ذهن کوک
(خب مدرسه ساعت یک تموم میشه داداشش گفت دیر میاد پس این یه فرسته که من خودمو نشون بدم بعد مدرسه تا ساعت یک و نیم وامیسم اگه نیومد سوارش میکنم و خودم میبرمش)
ویو ا/ت
کایلو که رفت یه نگاه مغرورانه به بقیه انداختمو یه پوزخند صدا دار زدم
چشای همه از تعجب باز مونده بود که رومو کردم به کوک و گفتم
+چرا اینجوری نگاه میکنی؟
-..............
🩷🩵امید وارم خوشتون اومده باشه🩵🩷
لایک و فالو یادت نره خوشگله💥😘
۲.۵k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.