سلامممم🎀🎀🎀🎀
سلامممم🎀🎀🎀🎀
کیو: اها حالا یا م اومد تو کی هستی
مایکی: خوبه ....به هر حال اگه هم یادت نمیومد تو هنوزم مال من بودی
کیو: هه اگه متوجه بشن که من نیستم دنبالم میگردن و...
مایکی: بیخیال هنوز متوجه نشدی ؟ من از تمام راز هات خبر دارم حتی میدونم برادرت کجاست
کیو: چی....پس هرچه سریع تر بهم بگو !!
مایکی: هوی نکنه انتظار داری همینجوری بهت بگم ؟ اگه میخوای زهت بگم باید این رو امضا کنی و تا ابد مال من باشی متوجه شدی؟؟؟
کیو: خیلی خوب باشه یه خودکار بهم بده
حکم رو امضاع میکنه بعد اینکه اون رو امضا کرد مایکی اون رو گذاشت تو جیب کتش و یه لباس به کیو داد
مایکی: این رو بپوش و بیا طبقه بالا
کیو: مایکی! .....
مایکی: بله؟
کیو: میگم شما اینجا دختری رو دارین چون باید بهش یه چیزی بگم که خصوصیه
مایکی: البته الان خواهرم اما رو صدا میکنم
اما: بله مایکی چیشده؟
مایکی گفت که کیو کارت داره و اما رفت پیش کیو
اما: سلام،وو باید کیو اشی درسته؟
کیو: اره تو امایی؟
اما: اره خب چیکار داشتی؟
کیو: راستش عادت ماهانه شدم میشه برام اون رو بیاری🥲
اما: البته ! الان میارم برات....
کیو: راستی داری میری مایکی رو بگو بیاد اینجا
اما : باشه
مایکی: جونم فرشته کوچولو
کیو: خب من حکم رو امضا کردم الان بگو داداشم کجاست
مایکی: عو اره بهت قول دادم ،داداشت تو گروه گنگی هست که من رهبرشم
کیو: وایسا ،تو نکنه.....رهبر توکیومانجی هستیییییی!!!؟؟؟
مایکی: افرین درست گفتی👌
ذهن کیو: باورممم نمیشهههه گنگی که من عاشقشمممممم وووییییی دارم غش میکنم باورم نمیشههههه عررررر
مایکی: خیلی خب فرشته کوچولو الان تو مال منی، پس یعنی هر کاری دلم بخواد میتونم باهات بکنم( بلند میشه و کمر کیو رو میگیره و پرنسسی میبرتش تو اتاق خودش)
کیو رو پرت میکنه رو تخت و روش میخوابه ولی قبل اینکه اون شروع کنه
کیو: م...مایک داری چیکار میکنییی
مایکی زمزمه میکنه: معلومه تو جزو اموال منی و منم میخوام اسباب بازی کوچولوم رو بکن*م
کیو: ...ا..الان ....ن..نمی..نمیتونی....چ...چون ...من ...ع..عادت..م..مها..ن..نه ش..شدم
مایکط: ای بابا اینم شانس ماست،....ولی اشکال نداره به هر حال میتونم رو گردنت کیس مارک بزارم
مایکی شروع میکنه به کیس مارک گذاشتن و بوسیدن کیو
فردا صبح:
کیو: اها حالا یا م اومد تو کی هستی
مایکی: خوبه ....به هر حال اگه هم یادت نمیومد تو هنوزم مال من بودی
کیو: هه اگه متوجه بشن که من نیستم دنبالم میگردن و...
مایکی: بیخیال هنوز متوجه نشدی ؟ من از تمام راز هات خبر دارم حتی میدونم برادرت کجاست
کیو: چی....پس هرچه سریع تر بهم بگو !!
مایکی: هوی نکنه انتظار داری همینجوری بهت بگم ؟ اگه میخوای زهت بگم باید این رو امضا کنی و تا ابد مال من باشی متوجه شدی؟؟؟
کیو: خیلی خوب باشه یه خودکار بهم بده
حکم رو امضاع میکنه بعد اینکه اون رو امضا کرد مایکی اون رو گذاشت تو جیب کتش و یه لباس به کیو داد
مایکی: این رو بپوش و بیا طبقه بالا
کیو: مایکی! .....
مایکی: بله؟
کیو: میگم شما اینجا دختری رو دارین چون باید بهش یه چیزی بگم که خصوصیه
مایکی: البته الان خواهرم اما رو صدا میکنم
اما: بله مایکی چیشده؟
مایکی گفت که کیو کارت داره و اما رفت پیش کیو
اما: سلام،وو باید کیو اشی درسته؟
کیو: اره تو امایی؟
اما: اره خب چیکار داشتی؟
کیو: راستش عادت ماهانه شدم میشه برام اون رو بیاری🥲
اما: البته ! الان میارم برات....
کیو: راستی داری میری مایکی رو بگو بیاد اینجا
اما : باشه
مایکی: جونم فرشته کوچولو
کیو: خب من حکم رو امضا کردم الان بگو داداشم کجاست
مایکی: عو اره بهت قول دادم ،داداشت تو گروه گنگی هست که من رهبرشم
کیو: وایسا ،تو نکنه.....رهبر توکیومانجی هستیییییی!!!؟؟؟
مایکی: افرین درست گفتی👌
ذهن کیو: باورممم نمیشهههه گنگی که من عاشقشمممممم وووییییی دارم غش میکنم باورم نمیشههههه عررررر
مایکی: خیلی خب فرشته کوچولو الان تو مال منی، پس یعنی هر کاری دلم بخواد میتونم باهات بکنم( بلند میشه و کمر کیو رو میگیره و پرنسسی میبرتش تو اتاق خودش)
کیو رو پرت میکنه رو تخت و روش میخوابه ولی قبل اینکه اون شروع کنه
کیو: م...مایک داری چیکار میکنییی
مایکی زمزمه میکنه: معلومه تو جزو اموال منی و منم میخوام اسباب بازی کوچولوم رو بکن*م
کیو: ...ا..الان ....ن..نمی..نمیتونی....چ...چون ...من ...ع..عادت..م..مها..ن..نه ش..شدم
مایکط: ای بابا اینم شانس ماست،....ولی اشکال نداره به هر حال میتونم رو گردنت کیس مارک بزارم
مایکی شروع میکنه به کیس مارک گذاشتن و بوسیدن کیو
فردا صبح:
۱.۳k
۲۴ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.