خون اشام من🖤🍷
خون اشام من🖤🍷
پارت ۱۱
ات ویو
اول رفتیم تاب چرنده زیاد هیجان انگیز نبود بعد رفتیم سقوط آزاد
جی اه:من با کوکی میشینم
جیمین:منم با یونا
بورا:من تکی ات و تهیونگم باهم بشینن
قیافه ی ات و تهیونگ😶😶
ات:خیلی میترسم
تهیونگ:به چپم
ات:اِ نمیدونستم زبون آدما هم میفهمی
تهیونگ:خفه بابا
ات ویو
عالی بود ولی داشتم سکته میکردم الانم قرار بود بریم سورتمه رو سوار بشیم خیلی تند میرفت ایندفعه پیش بورا نشستم و تهیونگ تنها رف اوخیی🥺حقش بود😎 وای تونل وحشت کدوم خری اینو انتخاب کرد اِوا خودم بودم
بورا:من تکی میشین
کوکی:منم با جی آه
یونا:جیمین
ات:بورا نمیشه من کنار تو باشم اخه من هیچ آدمی رو اینجا نمیبینم
تهیونگ:من پیازم(نه تو گود بویی)
ات:من گفتم ادم
بورا:نه
ات تلوخدا
بورا:نه
ات:برات دارم
تهیونگ ویو
رفتیم داخل من و ات کنار هم نشستیم از قیافه ی ات معلوم بود که میترسه قطار راه افتاد یه مرده که تبر دستش بود یه دفعه مارو ترسوند که ات بغلم کرد منم برای اینکه نترسه بغلش کردم ات ازم جدا شد
ات: برای چی من بغل کرده
تهیونگ:مغز ماهی داری خودت منو بغل کردی
ات:..... اصلا ولش
ات ویو
وقتی بغلش کردم یه بوی خاصی میداد خیلی بوی خوبی بود از تونل وحشت اومدیم بیرون
بورا:هووووو تاب هیجان
ات:وای نه من نمیام
بورا:چرا
ات:حالم بد میشه
بورا:نگران نباش تهیونگ کنارته
تهیونگ:یاااااا بورا کشتمت
جی آه :خوب ما که کنار دوس پسرامون میشینیم تو و تهیونگ هم کنار هم......
پارت ۱۱
ات ویو
اول رفتیم تاب چرنده زیاد هیجان انگیز نبود بعد رفتیم سقوط آزاد
جی اه:من با کوکی میشینم
جیمین:منم با یونا
بورا:من تکی ات و تهیونگم باهم بشینن
قیافه ی ات و تهیونگ😶😶
ات:خیلی میترسم
تهیونگ:به چپم
ات:اِ نمیدونستم زبون آدما هم میفهمی
تهیونگ:خفه بابا
ات ویو
عالی بود ولی داشتم سکته میکردم الانم قرار بود بریم سورتمه رو سوار بشیم خیلی تند میرفت ایندفعه پیش بورا نشستم و تهیونگ تنها رف اوخیی🥺حقش بود😎 وای تونل وحشت کدوم خری اینو انتخاب کرد اِوا خودم بودم
بورا:من تکی میشین
کوکی:منم با جی آه
یونا:جیمین
ات:بورا نمیشه من کنار تو باشم اخه من هیچ آدمی رو اینجا نمیبینم
تهیونگ:من پیازم(نه تو گود بویی)
ات:من گفتم ادم
بورا:نه
ات تلوخدا
بورا:نه
ات:برات دارم
تهیونگ ویو
رفتیم داخل من و ات کنار هم نشستیم از قیافه ی ات معلوم بود که میترسه قطار راه افتاد یه مرده که تبر دستش بود یه دفعه مارو ترسوند که ات بغلم کرد منم برای اینکه نترسه بغلش کردم ات ازم جدا شد
ات: برای چی من بغل کرده
تهیونگ:مغز ماهی داری خودت منو بغل کردی
ات:..... اصلا ولش
ات ویو
وقتی بغلش کردم یه بوی خاصی میداد خیلی بوی خوبی بود از تونل وحشت اومدیم بیرون
بورا:هووووو تاب هیجان
ات:وای نه من نمیام
بورا:چرا
ات:حالم بد میشه
بورا:نگران نباش تهیونگ کنارته
تهیونگ:یاااااا بورا کشتمت
جی آه :خوب ما که کنار دوس پسرامون میشینیم تو و تهیونگ هم کنار هم......
۴.۲k
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.