(نقاشی عشق)پارت 5
او...اون ...جیمین بود
داشت با صورت عصبانی به سمت ما میومد
که یه دفعه سونجو رو گرفت و شروع کرد به زدنش
سونجو نمیزدش
که یه دفعه سونجو افتاد زمین و شروع کرد به خون بالا آوردن
منم رفتم جلوش که ببینم حالش چطوره
که یهو جیمین
حواسش نبود
با پا لگد زد به پشتم
منم یه جیغ زدم و پرت شدم روی زمین
که یهو جونگکوک پیداش شد
و با ترس و نگرانی اومد بغلم کرد
منم بغلش کردم ولی خیلی درد داشتم
و با گریه بهش گفتم :
جونگ..کوک...من ...هق....خیلی....هق ...درد دارم ...آیییی (با گریه)
و بعدش از شدت درد زیاد از حال رفتم
جونگکوک :
ا.ت رو تکون دادم ولی جواب نداد نگران شدم براید استایل بغلش کردم بردم پیش دکتر مدرسه
که جیمینم دمبالم اومد
ا.ت رو خوابوندم رو تخت و به دکتر گفتم مواظبش باشه
بعد رفتم بیرون اتاق
یقه جیمین رو گرفتم
کشوندمش تو حیاط
یاع یاع یاع خماری بمونید 😂 😈
شرط پارت بعد:
لایک:۱۳
کامنت:۳
دوستون دارم
دلیل اینکه زود تر از ۱۵ لایک گذاشتم این بود که یه درخواستی داشتم که فوری بود بخاطر همین اینو زود تر گذاشتم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
لایک،کامنت،فالو یادتون نره دلبندام
بای بای 🥰💓
داشت با صورت عصبانی به سمت ما میومد
که یه دفعه سونجو رو گرفت و شروع کرد به زدنش
سونجو نمیزدش
که یه دفعه سونجو افتاد زمین و شروع کرد به خون بالا آوردن
منم رفتم جلوش که ببینم حالش چطوره
که یهو جیمین
حواسش نبود
با پا لگد زد به پشتم
منم یه جیغ زدم و پرت شدم روی زمین
که یهو جونگکوک پیداش شد
و با ترس و نگرانی اومد بغلم کرد
منم بغلش کردم ولی خیلی درد داشتم
و با گریه بهش گفتم :
جونگ..کوک...من ...هق....خیلی....هق ...درد دارم ...آیییی (با گریه)
و بعدش از شدت درد زیاد از حال رفتم
جونگکوک :
ا.ت رو تکون دادم ولی جواب نداد نگران شدم براید استایل بغلش کردم بردم پیش دکتر مدرسه
که جیمینم دمبالم اومد
ا.ت رو خوابوندم رو تخت و به دکتر گفتم مواظبش باشه
بعد رفتم بیرون اتاق
یقه جیمین رو گرفتم
کشوندمش تو حیاط
یاع یاع یاع خماری بمونید 😂 😈
شرط پارت بعد:
لایک:۱۳
کامنت:۳
دوستون دارم
دلیل اینکه زود تر از ۱۵ لایک گذاشتم این بود که یه درخواستی داشتم که فوری بود بخاطر همین اینو زود تر گذاشتم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
لایک،کامنت،فالو یادتون نره دلبندام
بای بای 🥰💓
۶.۰k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.