هیچ گاه نتوانستیم هر آنچه را که میخواستیم ، داشته باشیم .

به گمانم شوم ترین قانون نانوشته ی دنیا ، همین باشد که ؛
عاشق شدیم و عاشقمان نشد،
خواستیم و خواستارمان نشد،
عشق ورزیدیم و عشقی نصیبمان نشد،
تلاش کردیم و فرجامی حاصل نشد .

هیچ گاه حس نکردم ،حسی به تو ندارم ،
من اتمام لحظه های از تو به بعد را
باتو ،
و به یاد تو ،
زندگی کردم.
حتی اگر نبودی
حتی اگر نبودم .

من میدانم که همیشه تو را دوست خواهم داشت اما تو نیز بدان
که هیچ عشقی نصیب غیر از تو نخواهد شد
حتی اگر خطبه ی عقدی جاری شود که شَرع ترین حرام ممکن برای من است .

میخواهم زندگی کنم ،
حتی اگر قسمتی از من درون من درحال جان دادن باشد
حتی اگر بی حس ترین آدم این اطراف من باشم
حتی اگر روح من دچار بردگی قلب و روان از دست رفته ام باشد
من میخواهم ،
این بار را واقعا زندگی کنم .


پ.ن: این عکس رو دوستم امروز فرستاد و شدیدا معتقد بود فرم چشماش کپی منه ،نظرتون چیه ؟😂

#سِودا
#دلنوشته
#خودم_نوشته
▪︎- ¹⁹ آبان ماهِ ¹⁴⁰¹ - ▪︎
⁰⁰.⁵¹
دیدگاه ها (۰)

او ، خودش را برداشت و به دور دست ترین لوکیشن ممکن برد .

برای " هیچ "، همه چیزمان را از دست دادیم .

برای من همیشه ادبیات سخت تر از ریاضی بود!

²² سال زندگی در این کره ی خاکی شاید کوتاه ترین پروسه ی طولانی چیزی به اسم تکرار باشد ، برای آدمی مثل من .

WISH MEET YOUPART 10ویو ا/ت. چاره ای ندارم مجبورم قبول کنم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط