یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها بابامو نگاه میکردم که ب
یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها بابامو نگاه میکردم که با دست مشغول جمع کردن آشغال هایی که روی فرش ریخته شده بود. من حسابی به این کارش می خندیدیم چون ما هم جارو داریم، هم جارو برقی!
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومدم دیدم یک عالمه آشغال از روی فرش جمع کردم ...
الان حس و حال پدرم درک میکنم
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومدم دیدم یک عالمه آشغال از روی فرش جمع کردم ...
الان حس و حال پدرم درک میکنم
۴.۰k
۲۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.