مطلبی که اینجا آوردم مفید و خوندنیه و برای خیلی از زوجین
مطلبی که اینجا آوردم مفید و خوندنیه و برای خیلی از زوجین میتونه جالب باشه لطفا" با کمی تامل و حوصله با دقت مطالعه کنید :
☆سهیل به نقل از هفته نامه زندگی مثبت: وقتی دخترم، تنها فرزند من و همسرم، ازدواج کرد و به خانه بخت رفت، تازه متوجه شدم چقدر از همسرم دور شده ام! از چه زمانی این اتفاق افتاده بود؟ یعنی اوایل زندگی مان هم همین قدر ساکت بودیم و هیچ حرفی برای گفتن با هم نداشتیم؟
سعی می کنم به حافظه ام فشار بیاورم و روزهای گذشته را مرور کنم. هرچه فکر می کنم، می بینم همیشه فقط در مورد دخترمان، شیرین کاری هایش، مشکلاتش، درس خواندنش و در کل نیازهای او با هم حرف زده ایم؛ پس خودمان چه؟ چرا خودمان را یادمان رفته بود؟ حالا که مثل روزهای اول ازدواج دوباره تنها شده ایم، هر کدام مشغول کارهای خود می شویم. نه اینکه دوست نداشته باشیم با هم صحبت کنیم اما انگار هیچ موضوعی به ذهنمان نمی آید که احساس کنیم برای همسرمان هم جالب است! نهایت زور زدن های هردویمان برای حرف زدن با هم، باز هم به مرور خاطره های کودکی دخترمان می گذرد، انگار او تنها نقطه مشترکمان است!
کجای راه را اشتباه کرده بودیم؟ من و همسرم همدیگر را دوست داشتیم و حالا ساعت های مشترکمان را در سکوت می گذراندیم؛ مثل 2 تا غریبه!»
چرا زوج های عاشقی که دوران نامزدی ساعت ها پای تلفن در گوش هم زمزمه می کنند، با گذشت مدتی از زندگی مشترک، به مرور گفت و گوهای داغ و پرهیجانشان رنگ می بازد و حرف هایشان به دغدغه های زندگی روزمره و فرزندان خلاصه می شود و از هم غافل می شوند؟
خودتان را فراموش نکنید
این یک اصل مهم در زندگی زناشویی است که زن و شوهر باید حتما زمانی را به صورت مرتب و مداوم، فقط به خودشان اختصاص دهند و فقط به خواسته ها و نیازهای خود و هسمرشان بدون در نظر گرفتن بچه ها یا شرایط محیط و... بپردازند. البته هیچ متر و معیاری برای این موضوع شناخته و تعیین نشده که به طور قطعی مشخص کند همسران باید هر روز، هر هفته یا... برای هم وقت بگذارند و با هم صحبت کنند؛ ما هم با توجه به زندگی های پرمشغله امروزی توصیه نمی کنیم این معاشرت ها روزی یکبار باشد اما نباید فواصلش طولانی و مثلا ماهی یکبار باشد!
افراد خودشان این نیاز را احساس می کنند که مثلا دلشان می خواهد راجع به موضوعی با همسرشان صحبت کنند و همسران باید حداقل هفته ای یکبار، یا حتی بیشتر، برای این نوع صحبت ها با هم وقت بگذارند و بهتر است از پیش زمان این جلسه های دو نفره را مشخص کرده باشند و بدانند که فلان روز می خواهند راجع به فلان موضوع با هم صحبت کنند.
شرایط مساعد برای این گونه گفت و گوها این است که اگر زوجی شاغل هستند، بعد از بازگشت به منزل، کمی استراحت و بعد با هم گفت و گو کنند اما اگر به خاطر مسائل روزمره کاری یا شخصی، عصبانی و آشفته هستند، بهتر است این گفت و گو را به زمان بهتری که هر 2 آرام هستند و آمادگی اش را دارند، موکول کنند.
اما اگر شرایط شان فراهم باشد، نیم ساعت تا یک ساعت را هفتگی کنار هم بنشینند و از احساس هایشان حرف بزنند، یا فرضیه ای که در مورد طرف مقابل دارند، بیان کنند. مثلا بگویند: «احساس می کنم این هفته کمی آشفته و خسته بودی!/ احساس می کنم بابت فلان اتفاق خوشحال بودی/ فکر می کنم از فلان کار من خیلی خوشت نیامد.» به این ترتیب جمله هایی را در مورد همسرشان و جمله هایی را هم در مورد خودشان بیان می کنند.
جمله هایتان را با دقت انتخاب کنید
بهتر است افراد جمله ها و انتقادهایی را که در مورد همسرشان بیان می کنند، با ضمیر «تو» شروع نکنند؛ مثلا بگویند: «تو این هفته به من زیاد توجه نکردی!»/ «تو این هفته به من کم پول دادی» و... چون این نوع جمله ها افراد را به حالت تدافعی می کشاند. بهتر است برای بیان این نوع حرف ها افراد جمله هایشان را با عباراتی مثل «حسم این بود که.../ تصور می کردم.../ من فکر می کردم...» شروع کنند. به این ترتیب اگر حرف فرد درست باشد، او علت رفتارش را بیان خواهد کرد و اگر حرفش اشتباه باشد، خیلی راحت می گوید: «نه! تو اشتباه فکر کردی و...» بنابراین راه هرگونه مشاجره و بحث و دعوا بسته می شود. مسلما این نوع حرف ها باید فقط بین زوج، در خلوت و بدون حضور دیگران رد و بدل شود.
به همین دلیل شاید زوج ها فکر کنند اتاق خوابشان یا مثلا شب ها قبل از خواب، فرصت خوبی برای این نوع گفت و گوهاست در صورتی که اصلا این طور نیست. چون یکی از توصیه های بهداشت خواب این است که محیط خواب دور از گفت و شنودهای منفی، انتقادی و تنش زا باشد، بنابراین این گفت و گوها بهتر است در محیطی خنثی مثل اتاق میهمان یا اتاق ناهارخوری رد و بدل شود. بعضی ها دوست دارند در آشپزخانه و دور میز کوچک صبحانه خوری شان جلسه دو نفره بگذارند، زوج می توانند کنار هم بنشین
☆سهیل به نقل از هفته نامه زندگی مثبت: وقتی دخترم، تنها فرزند من و همسرم، ازدواج کرد و به خانه بخت رفت، تازه متوجه شدم چقدر از همسرم دور شده ام! از چه زمانی این اتفاق افتاده بود؟ یعنی اوایل زندگی مان هم همین قدر ساکت بودیم و هیچ حرفی برای گفتن با هم نداشتیم؟
سعی می کنم به حافظه ام فشار بیاورم و روزهای گذشته را مرور کنم. هرچه فکر می کنم، می بینم همیشه فقط در مورد دخترمان، شیرین کاری هایش، مشکلاتش، درس خواندنش و در کل نیازهای او با هم حرف زده ایم؛ پس خودمان چه؟ چرا خودمان را یادمان رفته بود؟ حالا که مثل روزهای اول ازدواج دوباره تنها شده ایم، هر کدام مشغول کارهای خود می شویم. نه اینکه دوست نداشته باشیم با هم صحبت کنیم اما انگار هیچ موضوعی به ذهنمان نمی آید که احساس کنیم برای همسرمان هم جالب است! نهایت زور زدن های هردویمان برای حرف زدن با هم، باز هم به مرور خاطره های کودکی دخترمان می گذرد، انگار او تنها نقطه مشترکمان است!
کجای راه را اشتباه کرده بودیم؟ من و همسرم همدیگر را دوست داشتیم و حالا ساعت های مشترکمان را در سکوت می گذراندیم؛ مثل 2 تا غریبه!»
چرا زوج های عاشقی که دوران نامزدی ساعت ها پای تلفن در گوش هم زمزمه می کنند، با گذشت مدتی از زندگی مشترک، به مرور گفت و گوهای داغ و پرهیجانشان رنگ می بازد و حرف هایشان به دغدغه های زندگی روزمره و فرزندان خلاصه می شود و از هم غافل می شوند؟
خودتان را فراموش نکنید
این یک اصل مهم در زندگی زناشویی است که زن و شوهر باید حتما زمانی را به صورت مرتب و مداوم، فقط به خودشان اختصاص دهند و فقط به خواسته ها و نیازهای خود و هسمرشان بدون در نظر گرفتن بچه ها یا شرایط محیط و... بپردازند. البته هیچ متر و معیاری برای این موضوع شناخته و تعیین نشده که به طور قطعی مشخص کند همسران باید هر روز، هر هفته یا... برای هم وقت بگذارند و با هم صحبت کنند؛ ما هم با توجه به زندگی های پرمشغله امروزی توصیه نمی کنیم این معاشرت ها روزی یکبار باشد اما نباید فواصلش طولانی و مثلا ماهی یکبار باشد!
افراد خودشان این نیاز را احساس می کنند که مثلا دلشان می خواهد راجع به موضوعی با همسرشان صحبت کنند و همسران باید حداقل هفته ای یکبار، یا حتی بیشتر، برای این نوع صحبت ها با هم وقت بگذارند و بهتر است از پیش زمان این جلسه های دو نفره را مشخص کرده باشند و بدانند که فلان روز می خواهند راجع به فلان موضوع با هم صحبت کنند.
شرایط مساعد برای این گونه گفت و گوها این است که اگر زوجی شاغل هستند، بعد از بازگشت به منزل، کمی استراحت و بعد با هم گفت و گو کنند اما اگر به خاطر مسائل روزمره کاری یا شخصی، عصبانی و آشفته هستند، بهتر است این گفت و گو را به زمان بهتری که هر 2 آرام هستند و آمادگی اش را دارند، موکول کنند.
اما اگر شرایط شان فراهم باشد، نیم ساعت تا یک ساعت را هفتگی کنار هم بنشینند و از احساس هایشان حرف بزنند، یا فرضیه ای که در مورد طرف مقابل دارند، بیان کنند. مثلا بگویند: «احساس می کنم این هفته کمی آشفته و خسته بودی!/ احساس می کنم بابت فلان اتفاق خوشحال بودی/ فکر می کنم از فلان کار من خیلی خوشت نیامد.» به این ترتیب جمله هایی را در مورد همسرشان و جمله هایی را هم در مورد خودشان بیان می کنند.
جمله هایتان را با دقت انتخاب کنید
بهتر است افراد جمله ها و انتقادهایی را که در مورد همسرشان بیان می کنند، با ضمیر «تو» شروع نکنند؛ مثلا بگویند: «تو این هفته به من زیاد توجه نکردی!»/ «تو این هفته به من کم پول دادی» و... چون این نوع جمله ها افراد را به حالت تدافعی می کشاند. بهتر است برای بیان این نوع حرف ها افراد جمله هایشان را با عباراتی مثل «حسم این بود که.../ تصور می کردم.../ من فکر می کردم...» شروع کنند. به این ترتیب اگر حرف فرد درست باشد، او علت رفتارش را بیان خواهد کرد و اگر حرفش اشتباه باشد، خیلی راحت می گوید: «نه! تو اشتباه فکر کردی و...» بنابراین راه هرگونه مشاجره و بحث و دعوا بسته می شود. مسلما این نوع حرف ها باید فقط بین زوج، در خلوت و بدون حضور دیگران رد و بدل شود.
به همین دلیل شاید زوج ها فکر کنند اتاق خوابشان یا مثلا شب ها قبل از خواب، فرصت خوبی برای این نوع گفت و گوهاست در صورتی که اصلا این طور نیست. چون یکی از توصیه های بهداشت خواب این است که محیط خواب دور از گفت و شنودهای منفی، انتقادی و تنش زا باشد، بنابراین این گفت و گوها بهتر است در محیطی خنثی مثل اتاق میهمان یا اتاق ناهارخوری رد و بدل شود. بعضی ها دوست دارند در آشپزخانه و دور میز کوچک صبحانه خوری شان جلسه دو نفره بگذارند، زوج می توانند کنار هم بنشین
۱۶.۵k
۲۲ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.