نرخ ارز در واقع قیمت پول خارجی است که برای مبادلات میان ک
نرخ ارز در واقع قیمت پول خارجی است که برای مبادلات میان کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو تعیین این نرخها در روابط میان کشورها تأثیر داشته و در برخی مواقع حتی به بروز جنگهای ارزی نیز منجر میشود. در ابعاد داخلی نیز، نرخ ارز بر تمامی متغیرهای اقتصادی از جمله تولید، سرمایهگذاری، اشتغال و تورم تأثیر مستقیم و غیرمستقیم دارد.
به دلیل تغییر و تحول عمیق در نظام های ارزی، متغیر نرخ ارز بیش از پیش به عنوان عامل کلیدی و اثرگذار در سیاست های اقتصادی خودنمایی کرده و تأثیر نوسانات آن بر تورم، از مباحث رایج اقتصادی شده است.
بنابراین ضرورت دارد این موضوع مورد بررسی و تحلیل تجربی واقع شود؛ زیر ا از یک طرف شناخت علل بروز تورم به عنوان یک معضل ،همواره مدنظر می باشد و از طرف دیگر نوسانات نرخ ارز اهمیت بسیار زیادی داشته و با توجه به تأثیر فوق العادة آن بر انتظارات مردم می تواند شتاب دهندة تورم باشد.
از سوی دیگر افزایش نرخ ارز به عنوان یکی از عوامل افزایش تورم شناخته می شود. نرخ ارز جزء مهمترین عامل تعیین کنندة قیمت مواد اولیه، کالاهای واسطه ای، تجهیزات سرمایه ای و کالاهای نهایی است و با توجه به وابستگی بالای تولید و مصرف به واردات، به نظر می رسد در شکل گیری فشارهای تورمی مؤثر باشد.
بر این اساس، افزایش نرخ ارز موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی می شود که یا کالاهای مصرفی هستند که افزایش قیمت آنها به طور مستقیم تورم را افزایش می دهد، یا کالاهای واسطه ای و سرمایه ای هستند که افزایش قیمت آنها از طریق افزایش هزینه های تولید بر تورم اثر می گذارند. پس می توان گفت که نرخ ارز به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم بر نرخ تورم اثر می گذارد. از این رو این اثرات را می توان در قالب سه مورد شرح دارد که عبارتند از:
الف/ با افزایش نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی بالا میرود. این موضوع به صورت مستقیم بر هزینههای آن دسته از کالاهای وارداتی که به عنوان نهادهی تولید استفاده میشوند، تأثیر میگذارد یعنی هزینهی تمامی کالاهای وارداتی از جمله مواد اولیه، کالاهای سرمایهای و کالاهای واسطهای افزایش یافته و در نتیجه هزینهی تولید بالا رفته و قیمت کالاها افزایش مییابد.
از این منظر افزایش نرخ ارز به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها و ایجاد زمینه برای بروز تورم است. افزایش نرخ ارز مطابق فرآیند یاد شده بر افزایش قیمت کالاهای مصرفی وارداتی نیز تأثیر گذاشته و موجب میشود، سبد مصرفی خانوار که بخشی از آن را کالاهای وارداتی تشکیل میدهد با قیمتهای بالاتری نسبت به گذشته فراهم شود و از این منظر تأثیر مستقیمی بر ایجاد تورم در کشور دارد.
ب/ با افزایش نرخ ارز، قیمت محصولات وارداتی بالا میرود و قدرت خرید خانوار کاهش و هزینهی زندگی افزایش مییابد. نیروی کار شاغل برای جبران توانایی خرید از دست رفته تقاضای افزایش سطح دستمزد را داشته و همین امر موجب افزایش هزینهی تولید و تشدید تورم در جامعه میشود. این مساله برای سایر عوامل تولید نیز اتفاق می-افتد، یعنی هزینهی نیروی کار، سرمایه، تکنولوژی، مدیریت و ... بالارفته و بر هزینهی تولید تأثیرگذاشته و به ایجاد تورم در کشور میافزاید.
ج/ از طرف دیگر وقتی کالاهای خارجی وارداتی با افزایش نرخ ارز دچار افزایش قیمت میشوند، قیمت کالاهای مشابه داخلی نیز از نظر روانی در سطح عمدهفروشی و خردهفروشی افزایش می یابد، زیرا افزایش قیمتهای کالاهای وارداتی، کشش قیمتی کالاهای داخلی را نیز تحت تأثیر قرار داده و از این منظر افزایش قیمت کالاهای داخلی با کاهش تقاضا مواجه نمیشود. از این رو می توان گفت که افزایش نرخ ارز تأثیر قابل توجه و انکارناشدنی در افزایش سطح قیمتها و تشدید پدیدهی تورم در کشور دارد.
شایان توجه است که کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم در کشور به طور یقین به تضعیف قدرت خرید ریال در کشور انجامیده و اصلیترین فشار بر طبقات محروم جامعه تحمیل میشود.
در ایران نیز پس از التهابات و افزایش نرخ ارز، طی دو سال اخیر، ما شاهد چنین رخدادهایی در اقتصاد بوده ایم؛ به گونه ای که در خصوص تولیدکنندگان، با افزایش نرخ ارز، قیمت مواد اولیه، کالاهای سرمایه ای و واسطه ای افزایش یافته که این امر افزایش هزینه تولید را به تولیدکنندگان تحمیل نموده است، و افزایش هزینه تولید نیز منجر به افزایش قیمت ها شده است.
از طرف دیگر با کاهش ارزش پول ملی، قیمت کالاهای مصرفی وارداتی خانوارها، که بخش عمده سبد خانوار را تشکیل می دهد، به شدت افزایش یافته و این مسئله باعث کاهش قدرت خرید آنها و تقاضا برای افزایش دستمزدها شده است و این مطلب نیز به طور غیر مستقیم افزایش هزینه های دستمزد را به تولیدکنندگان تحمیل نموده است.
اتخاذ سیاست افزایش نرخ ارز در ایران و بسیا
به دلیل تغییر و تحول عمیق در نظام های ارزی، متغیر نرخ ارز بیش از پیش به عنوان عامل کلیدی و اثرگذار در سیاست های اقتصادی خودنمایی کرده و تأثیر نوسانات آن بر تورم، از مباحث رایج اقتصادی شده است.
بنابراین ضرورت دارد این موضوع مورد بررسی و تحلیل تجربی واقع شود؛ زیر ا از یک طرف شناخت علل بروز تورم به عنوان یک معضل ،همواره مدنظر می باشد و از طرف دیگر نوسانات نرخ ارز اهمیت بسیار زیادی داشته و با توجه به تأثیر فوق العادة آن بر انتظارات مردم می تواند شتاب دهندة تورم باشد.
از سوی دیگر افزایش نرخ ارز به عنوان یکی از عوامل افزایش تورم شناخته می شود. نرخ ارز جزء مهمترین عامل تعیین کنندة قیمت مواد اولیه، کالاهای واسطه ای، تجهیزات سرمایه ای و کالاهای نهایی است و با توجه به وابستگی بالای تولید و مصرف به واردات، به نظر می رسد در شکل گیری فشارهای تورمی مؤثر باشد.
بر این اساس، افزایش نرخ ارز موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی می شود که یا کالاهای مصرفی هستند که افزایش قیمت آنها به طور مستقیم تورم را افزایش می دهد، یا کالاهای واسطه ای و سرمایه ای هستند که افزایش قیمت آنها از طریق افزایش هزینه های تولید بر تورم اثر می گذارند. پس می توان گفت که نرخ ارز به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم بر نرخ تورم اثر می گذارد. از این رو این اثرات را می توان در قالب سه مورد شرح دارد که عبارتند از:
الف/ با افزایش نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی بالا میرود. این موضوع به صورت مستقیم بر هزینههای آن دسته از کالاهای وارداتی که به عنوان نهادهی تولید استفاده میشوند، تأثیر میگذارد یعنی هزینهی تمامی کالاهای وارداتی از جمله مواد اولیه، کالاهای سرمایهای و کالاهای واسطهای افزایش یافته و در نتیجه هزینهی تولید بالا رفته و قیمت کالاها افزایش مییابد.
از این منظر افزایش نرخ ارز به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها و ایجاد زمینه برای بروز تورم است. افزایش نرخ ارز مطابق فرآیند یاد شده بر افزایش قیمت کالاهای مصرفی وارداتی نیز تأثیر گذاشته و موجب میشود، سبد مصرفی خانوار که بخشی از آن را کالاهای وارداتی تشکیل میدهد با قیمتهای بالاتری نسبت به گذشته فراهم شود و از این منظر تأثیر مستقیمی بر ایجاد تورم در کشور دارد.
ب/ با افزایش نرخ ارز، قیمت محصولات وارداتی بالا میرود و قدرت خرید خانوار کاهش و هزینهی زندگی افزایش مییابد. نیروی کار شاغل برای جبران توانایی خرید از دست رفته تقاضای افزایش سطح دستمزد را داشته و همین امر موجب افزایش هزینهی تولید و تشدید تورم در جامعه میشود. این مساله برای سایر عوامل تولید نیز اتفاق می-افتد، یعنی هزینهی نیروی کار، سرمایه، تکنولوژی، مدیریت و ... بالارفته و بر هزینهی تولید تأثیرگذاشته و به ایجاد تورم در کشور میافزاید.
ج/ از طرف دیگر وقتی کالاهای خارجی وارداتی با افزایش نرخ ارز دچار افزایش قیمت میشوند، قیمت کالاهای مشابه داخلی نیز از نظر روانی در سطح عمدهفروشی و خردهفروشی افزایش می یابد، زیرا افزایش قیمتهای کالاهای وارداتی، کشش قیمتی کالاهای داخلی را نیز تحت تأثیر قرار داده و از این منظر افزایش قیمت کالاهای داخلی با کاهش تقاضا مواجه نمیشود. از این رو می توان گفت که افزایش نرخ ارز تأثیر قابل توجه و انکارناشدنی در افزایش سطح قیمتها و تشدید پدیدهی تورم در کشور دارد.
شایان توجه است که کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم در کشور به طور یقین به تضعیف قدرت خرید ریال در کشور انجامیده و اصلیترین فشار بر طبقات محروم جامعه تحمیل میشود.
در ایران نیز پس از التهابات و افزایش نرخ ارز، طی دو سال اخیر، ما شاهد چنین رخدادهایی در اقتصاد بوده ایم؛ به گونه ای که در خصوص تولیدکنندگان، با افزایش نرخ ارز، قیمت مواد اولیه، کالاهای سرمایه ای و واسطه ای افزایش یافته که این امر افزایش هزینه تولید را به تولیدکنندگان تحمیل نموده است، و افزایش هزینه تولید نیز منجر به افزایش قیمت ها شده است.
از طرف دیگر با کاهش ارزش پول ملی، قیمت کالاهای مصرفی وارداتی خانوارها، که بخش عمده سبد خانوار را تشکیل می دهد، به شدت افزایش یافته و این مسئله باعث کاهش قدرت خرید آنها و تقاضا برای افزایش دستمزدها شده است و این مطلب نیز به طور غیر مستقیم افزایش هزینه های دستمزد را به تولیدکنندگان تحمیل نموده است.
اتخاذ سیاست افزایش نرخ ارز در ایران و بسیا
۱۸.۸k
۲۸ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.