فکرمیکردم اگراحساس گرمم رادرون قلب سردت بریزم وجودت سرشار
فکرمیکردم اگراحساس گرمم رادرون قلب سردت بریزم وجودت سرشار از عشقم،گرم خواهد شد.اماشیشه ی دلت برای عشقم اصل نبود،تاخواستم عاشقت کنم شکست!!!حیف شداحساست لطیفم برکف سنگفرش های زمخت تنهایی ریخت...
خواستم کاری کنم امااحساس ریخته شده دیگر باز نخواهد گشت واین واقعیتی بودکه گریزی از آن درمقابلم وجود نداشت.
خواستم کاری کنم امااحساس ریخته شده دیگر باز نخواهد گشت واین واقعیتی بودکه گریزی از آن درمقابلم وجود نداشت.
۲۰۴
۳۰ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.