باران
باران
بزن باران رهایم کن
که ابری سخت دلگیرم
چرا دیگر نمی باری؟
دلم شد خانه ی اندوه
من از این درد می میرم!
بزن باران رهایم کن
رهایم کن ازین دلگیری و دلتنگی و اندوه
رهایم کن...
بزن باران رهایم کن
که ابری سخت دلگیرم
چرا دیگر نمی باری؟
دلم شد خانه ی اندوه
من از این درد می میرم!
بزن باران رهایم کن
رهایم کن ازین دلگیری و دلتنگی و اندوه
رهایم کن...
۱.۸k
۰۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.