بیا سیراب کن امشب ، لبان تشنه آبم را
بیا سیراب کن امشب ، لبان تشنه آبم را
نوازش کن تنم ، از من بگیر احساس نابم را
نشسته کنج رویایم ، خیال ناز چشمانت
بیا در گوش نجوا کن تو لالایی خوابم را میان صحن آغوشت ، مرا با بوسه مهمان کن
که باران میزند امشب ، تن خشک سرابم را
به طعم شور و شیرینم بیا فرهاد وار امشب
حریمم بشکن و حتی، بگیر از تن حجابم را
بخوان از چشم بی تابم ، سوال سالها تردید
بگو ای عشق من، با شوق چشمانت جوابم را
پریشانم ، نمیبینی !؟ بیا آرامش جانم
که تسکین میدهد عشقت ، تمام اضطرابم را
نوازش کن تنم ، از من بگیر احساس نابم را
نشسته کنج رویایم ، خیال ناز چشمانت
بیا در گوش نجوا کن تو لالایی خوابم را میان صحن آغوشت ، مرا با بوسه مهمان کن
که باران میزند امشب ، تن خشک سرابم را
به طعم شور و شیرینم بیا فرهاد وار امشب
حریمم بشکن و حتی، بگیر از تن حجابم را
بخوان از چشم بی تابم ، سوال سالها تردید
بگو ای عشق من، با شوق چشمانت جوابم را
پریشانم ، نمیبینی !؟ بیا آرامش جانم
که تسکین میدهد عشقت ، تمام اضطرابم را
۷۴۶
۲۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.