سلام...
سلام...
صبح زیبا آمد و چشم شقایق باز شد
لاله زلف سرکشش را شانه کرد و ناز شد
شبنم از خورشید عالم تاب ، جانی تازه یافت
رفت بالاتر زجو با ابرها دمساز شد
شاپرک آهسته نبض نرگس رعنا گرفت
ارغوان جامی به چنگ آورد و بس طنّاز شد
صخره با امواج دریا صورتش را خوب شست
کار رستوران دریا با سحر آغاز شد
اردکی از زیر پرها سر درآورد و نشست
چلچله پرپرزنان هم سفره ی صد غاز شد
بوی صبح و زندگی شوری چنین برپا نمود
گفت عارف یارب و با بلبلان هم ساز شد
سلام صبحتان پر از نور الهی
زندگیتان پرازشادی....
صبح زیبا آمد و چشم شقایق باز شد
لاله زلف سرکشش را شانه کرد و ناز شد
شبنم از خورشید عالم تاب ، جانی تازه یافت
رفت بالاتر زجو با ابرها دمساز شد
شاپرک آهسته نبض نرگس رعنا گرفت
ارغوان جامی به چنگ آورد و بس طنّاز شد
صخره با امواج دریا صورتش را خوب شست
کار رستوران دریا با سحر آغاز شد
اردکی از زیر پرها سر درآورد و نشست
چلچله پرپرزنان هم سفره ی صد غاز شد
بوی صبح و زندگی شوری چنین برپا نمود
گفت عارف یارب و با بلبلان هم ساز شد
سلام صبحتان پر از نور الهی
زندگیتان پرازشادی....
۸۰۴
۲۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.