ای رهگذر ای رهگذر
ای رهگذر ای رهگذر
این ره رهی است پر خطر
گر شاه باشی یا گدا
آخر روی سوی خدا
دستی بگیر درمانده را
یاری نما وامانده را
ای صاحب عز و نیاز
آخر تو هم قصری بساز
نی قصر این دنیای دون
بادی کند آن را فنا
گر هست اغراض تو را
یا گشته ای از خود جدا
بغض و حسد را دور کن
ای بنده ی خاص خدا
ای داوران دادرس
ای مردمان بوالهوس
این فتنه و آشوب بس
بر باد رفت عمر شما
اغراض از دل دور کن
افکار خود پر نور کن
این ره رهی است پر خطر
گر شاه باشی یا گدا
آخر روی سوی خدا
دستی بگیر درمانده را
یاری نما وامانده را
ای صاحب عز و نیاز
آخر تو هم قصری بساز
نی قصر این دنیای دون
بادی کند آن را فنا
گر هست اغراض تو را
یا گشته ای از خود جدا
بغض و حسد را دور کن
ای بنده ی خاص خدا
ای داوران دادرس
ای مردمان بوالهوس
این فتنه و آشوب بس
بر باد رفت عمر شما
اغراض از دل دور کن
افکار خود پر نور کن
۴.۹k
۰۴ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.