حکایتِ ما و خدا,,,
حکایتِ ما و خدا,,,
حکایتِ عجیبی است...
مثِل قصه ی استاد نقره کارِ...
می گویند وقتی استادِ نقره کار، نقره را صیقل می دهد، آن را داخل آتش نگه می دارد، اما چشم از نقره برنمی دارد،
تا زمانی نقره را در آتش نگه میدارد که عکس خود را در نقره ی صیقل یافته ببیند!!!
درست مثلِ خداااا...
وقتی می خواهد صیقل پیدا کنیم ما را در آتشِ سختی های خودمان وارد میکند',,,
اما چشم از ما برنمی دارد...
تا جایی که عکسِ خودش را در ما ببیند...
روزگارتان پر از نگاه قشنگ خدا.....
حکایتِ عجیبی است...
مثِل قصه ی استاد نقره کارِ...
می گویند وقتی استادِ نقره کار، نقره را صیقل می دهد، آن را داخل آتش نگه می دارد، اما چشم از نقره برنمی دارد،
تا زمانی نقره را در آتش نگه میدارد که عکس خود را در نقره ی صیقل یافته ببیند!!!
درست مثلِ خداااا...
وقتی می خواهد صیقل پیدا کنیم ما را در آتشِ سختی های خودمان وارد میکند',,,
اما چشم از ما برنمی دارد...
تا جایی که عکسِ خودش را در ما ببیند...
روزگارتان پر از نگاه قشنگ خدا.....
۱.۰k
۱۵ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.