از میان پلک های نیمه باز
از میان پلک های نیمه باز
خسته دل نگاه می کنم
مثل موج ها تو از کنار من
دور می شوی...
باز دور می شوی...
روی خط سربی افق
یک شیار نور می شوی
با چه می توان
عشق را به بند جاودان کشید؟
با کدام بوسه با کدام لب؟
در کدام لحظه در کدام شب؟
مثل من که نیست می شوم...
مثل روزها...
مثل فصل ها...
مثل آشیانه ها...
مثل برف روی بام خانه ها...
او هم عاقبت
در میان سایه ها غبار می شود
مثل عکس کهنه یی
تار تار تار می شود...
•••• فروغ فرخ زاد ••••
خسته دل نگاه می کنم
مثل موج ها تو از کنار من
دور می شوی...
باز دور می شوی...
روی خط سربی افق
یک شیار نور می شوی
با چه می توان
عشق را به بند جاودان کشید؟
با کدام بوسه با کدام لب؟
در کدام لحظه در کدام شب؟
مثل من که نیست می شوم...
مثل روزها...
مثل فصل ها...
مثل آشیانه ها...
مثل برف روی بام خانه ها...
او هم عاقبت
در میان سایه ها غبار می شود
مثل عکس کهنه یی
تار تار تار می شود...
•••• فروغ فرخ زاد ••••
۲.۳k
۱۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.