کردی تو مرا با دو سه تا بوسه ی تبدار
کردی تو مرا با دو سه تا بوسه ی تبدار
در سینه ی دیوار، گرفتارِ گرفتار
به به که عجب لحظه ی پر شور و شری بود
آن لحظه که دادی تو مرا مخزن الاسرار
چون غنچه ی نو چیده ی تو وصف ندارد
در این همه لعبت تو شدی مرکز پرگار
ای ماه رخ ، سینه بلورین، نمکدار
ای قند لبت قند تراشیده ی بازار
تا آب شود بوسه میان دو لب من
در لحظه ی بوسیدن من دست نگه دار
الحق والانصاف که تو معجزه کردی
شق القمری بود در آن گوشه ی دیوار
مسرورم از این کام که دادی و گرفتی
کردی تو مرا، یار ترین یار وفادار
ای موج تو ویرانگر و ای شور تو عصیان
ای موج پر از شور کمی دست نگه دار
در سینه ی دیوار، گرفتارِ گرفتار
به به که عجب لحظه ی پر شور و شری بود
آن لحظه که دادی تو مرا مخزن الاسرار
چون غنچه ی نو چیده ی تو وصف ندارد
در این همه لعبت تو شدی مرکز پرگار
ای ماه رخ ، سینه بلورین، نمکدار
ای قند لبت قند تراشیده ی بازار
تا آب شود بوسه میان دو لب من
در لحظه ی بوسیدن من دست نگه دار
الحق والانصاف که تو معجزه کردی
شق القمری بود در آن گوشه ی دیوار
مسرورم از این کام که دادی و گرفتی
کردی تو مرا، یار ترین یار وفادار
ای موج تو ویرانگر و ای شور تو عصیان
ای موج پر از شور کمی دست نگه دار
۳.۷k
۱۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.