کاش می شد هر سحر نام تو بود
کاش می شد هر سحر نام تو بود
کاش می شد دل فقط رام تو بود
کاش می شد عشق را فریاد زد
گیسوان ناز تو بر باد زد
در بهشت آرزو سیبی چشید
کاش می شد عشق را از نو کشید
جوی عشق و آرزو در این جهان
می رود تا آسمان بی کران
غرق رویا در تلاطم در خیال
می روم تا قلبهای پر سوال
خنده بر لبهای تو آرایش است
بوسه ی گرمت برایم خواهش است
شیشه قلب مرا باید شکست
لایق عشق تو یک آیینه است
کاش می شد قامتت را گُل گرفت
عین عشقی از لب بلبل گرفت
کاش می شد با غمت
رنگ عشق و آرزو زد بر جهان
کاش می شد دل فقط رام تو بود
کاش می شد عشق را فریاد زد
گیسوان ناز تو بر باد زد
در بهشت آرزو سیبی چشید
کاش می شد عشق را از نو کشید
جوی عشق و آرزو در این جهان
می رود تا آسمان بی کران
غرق رویا در تلاطم در خیال
می روم تا قلبهای پر سوال
خنده بر لبهای تو آرایش است
بوسه ی گرمت برایم خواهش است
شیشه قلب مرا باید شکست
لایق عشق تو یک آیینه است
کاش می شد قامتت را گُل گرفت
عین عشقی از لب بلبل گرفت
کاش می شد با غمت
رنگ عشق و آرزو زد بر جهان
۹۵۳
۱۶ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.