ای "ماه شب دریا" ، ای چشمه زیبائی
ای "ماه شب دریا" ، ای چشمه زیبائی
یک چشمه و صد دریا ، فری و فریبائی
من زشتم و زندانی ، اما "مه رخشنده"
در پرده نه زیبنده است ، با آنهمه زیبائی
افلاک چراغان کن ، کآفاق همه چشمند !
غوغای شبابست ، و آشوب تماشائی
سیمای تو روحانی ، در آینه دریاست
ارزانی دریا باد ، این آینه سیمائی
زرکوب "کواکب" را ، خال رخ دریا کن
بنگار چو میناگر ، این صفحه مینائی
با چنگ خدایان خیز ، آشفته و شورانگیز
ای "زهره شهر آشوب" ای شهره به شیدائی !
چنگ ابدیت را ، بر ساز مسیحا زن
گو در نوسان آید ، ناقوس کلیسائی
چون "خواجه" تن تنها ، با سوز تو دمسازم
ای پادشه خوبان ، داد از غم تنهایی !
یک چشمه و صد دریا ، فری و فریبائی
من زشتم و زندانی ، اما "مه رخشنده"
در پرده نه زیبنده است ، با آنهمه زیبائی
افلاک چراغان کن ، کآفاق همه چشمند !
غوغای شبابست ، و آشوب تماشائی
سیمای تو روحانی ، در آینه دریاست
ارزانی دریا باد ، این آینه سیمائی
زرکوب "کواکب" را ، خال رخ دریا کن
بنگار چو میناگر ، این صفحه مینائی
با چنگ خدایان خیز ، آشفته و شورانگیز
ای "زهره شهر آشوب" ای شهره به شیدائی !
چنگ ابدیت را ، بر ساز مسیحا زن
گو در نوسان آید ، ناقوس کلیسائی
چون "خواجه" تن تنها ، با سوز تو دمسازم
ای پادشه خوبان ، داد از غم تنهایی !
۱.۲k
۲۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.