.
.
.
.
هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم.. که چه میکنی؟
کجایی؟
در چه حالی؟
پنجره اتاقم را باز میکنم و فریاد می زنم
تنهایی ات برای من..
غصه هایت برای من..
همه بغض ها و اشک هایت برای من.. «تو» فقط بخند..
آنقدر بلند تا من بشنوم
صدای خنده هایت را
صدای همیشهخوب بودنت را.....
.
.
هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم.. که چه میکنی؟
کجایی؟
در چه حالی؟
پنجره اتاقم را باز میکنم و فریاد می زنم
تنهایی ات برای من..
غصه هایت برای من..
همه بغض ها و اشک هایت برای من.. «تو» فقط بخند..
آنقدر بلند تا من بشنوم
صدای خنده هایت را
صدای همیشهخوب بودنت را.....
۱.۷k
۲۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.