وقتي خدا از پشت دستهايش را روي چشمانم گذاشت، از لاي انگشت
وقتي خدا از پشت دستهايش را روي چشمانم گذاشت، از لاي انگشتانش آنقدر محو ديدن دنيا شدم كه فراموش كردم منتظر است نامش را صدا كنم...
۱۴۹
۰۹ اسفند ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.