چه دلی دارند سنگ های کنار رودخانه
چه دلی دارند سنگ های کنار رودخانه
همه ی عمر
به رفتن آب نگاه می کنند
اما دلشان
برای چیزی تنگ نمی شود
نه کسی برایشان نامه می نویسد
نه دستی برای نوشتن دارند
تنها رویایشان
لگد سگی است شاید
یا شیطنت کودکی
ومعلوم نیست زیر آن چشمهای بسته
به چه چیز فکر می کنند
که گاهی قطره ی اشکی
خیس می کند
صورت سیاهشان را
همه ی عمر
به رفتن آب نگاه می کنند
اما دلشان
برای چیزی تنگ نمی شود
نه کسی برایشان نامه می نویسد
نه دستی برای نوشتن دارند
تنها رویایشان
لگد سگی است شاید
یا شیطنت کودکی
ومعلوم نیست زیر آن چشمهای بسته
به چه چیز فکر می کنند
که گاهی قطره ی اشکی
خیس می کند
صورت سیاهشان را
۱.۱k
۰۹ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.