عجله داشتم
عجله داشتم
تندتند راه میرفتم
که محکم به چیزی خوردم.
آدم بود!
منتظر بودم بگوید : کوری؟!
دستش را بطرفم دراز کرد
با من دست داد؛
و لبخندی زد!
به گمانم " انسان " بود
تندتند راه میرفتم
که محکم به چیزی خوردم.
آدم بود!
منتظر بودم بگوید : کوری؟!
دستش را بطرفم دراز کرد
با من دست داد؛
و لبخندی زد!
به گمانم " انسان " بود
۱.۵k
۲۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.