اوایل وقتی پیشش بودم وقتی ده دیقه میرفت جایی و برمیگشت بو
اوایل وقتی پیشش بودم وقتی ده دیقه میرفت جایی و برمیگشت بوی سیگار رو حس میکردم....میپرسیدم میکشی؟ میگفت نه چرا تهمت میزنی!
تا اینکه بهش ثابت کردم میدونم که میکشه:(
گفتم بکشی منم میکشم...
و امروز دو نخ سیگار رو با یه فندک روشن کرد
یکی اون
یکی من
خدایا کمکم کن:((((
تا اینکه بهش ثابت کردم میدونم که میکشه:(
گفتم بکشی منم میکشم...
و امروز دو نخ سیگار رو با یه فندک روشن کرد
یکی اون
یکی من
خدایا کمکم کن:((((
۷.۵k
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.