گودزیلامون برام شربت ابلیمو اورد..بوسیدمش!گفت خودن بزارم دهنت؟؟گفتم بزارعزیزم.. خداازش نگذره..نمک ریخته بودجاشکر... هیچی دیگه من الان بیمارستانم ...ای لاویو ویسگون
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.