جملات زیبا وعاشقانه ولی غمگین
جملات زیبا وعاشقانه ولی غمگین
- به پایان رسیده ام اما نقطه نمی گذارم …یک ویرگول میگذارم ،
این هم امیدیست ، شاید که برگردی …
- تشنگی بهانه بود
آب رابا لیوان دهنی تو میخواستم.....
- دوره ،دوره ی گرگهاست …
مهربان که باشی ، می پندارند دشمنی!
گرگ که باشی ، خیالشان راحت میشود از خودشانی!!!
ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم
- مرگم باد اگر لحظه ای کوتاه بیایم
از تکرار این پیش پا افتاده ترین حرف که
دوستت دارم
- تنهایی یعنی….
این همه اغوش برات بازه
اماتوهمنو میخوای که بهت پشت کرده…..
- کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت
نوبت به ما که رسید قلم افتاد…
دیگر هیچ ننوشت!
خط تیره گذاشت و گفت:
تو باش اسیر سرنوشت…
- دلم کمى هوا می خواهد اما در سرنگ !
از زندگى خسته ام ...
- نبودنت را دارم باساعت شنی اندازه میگیرم،
تابه الان یک صحرا گذشته است!!!
- شب ها پرنده هایش می روند
روزها ستاره هایش
ببین آسمان هم که باشی
باز تنهایی …
- حساب حسودی ام نگذار که هرجا ۲ نفر هستند و من تنها
دلتنگ می شوم …
- گاهی انقدر دلتنگ میشوی که اگر خودش بفهمد!
از نبودنش خجالت میکشه!!!!!
- آنقدر تنهایم که کسی نیست
صندلی را از زیر چوبه دارم بکشد!
- زندگی!!!
کلاهت را به هوا بینداز...
که من دیگر حال بازی کردن ندارم!
تو بردی...
- به پایان رسیده ام اما نقطه نمی گذارم …یک ویرگول میگذارم ،
این هم امیدیست ، شاید که برگردی …
- تشنگی بهانه بود
آب رابا لیوان دهنی تو میخواستم.....
- دوره ،دوره ی گرگهاست …
مهربان که باشی ، می پندارند دشمنی!
گرگ که باشی ، خیالشان راحت میشود از خودشانی!!!
ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم
- مرگم باد اگر لحظه ای کوتاه بیایم
از تکرار این پیش پا افتاده ترین حرف که
دوستت دارم
- تنهایی یعنی….
این همه اغوش برات بازه
اماتوهمنو میخوای که بهت پشت کرده…..
- کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت
نوبت به ما که رسید قلم افتاد…
دیگر هیچ ننوشت!
خط تیره گذاشت و گفت:
تو باش اسیر سرنوشت…
- دلم کمى هوا می خواهد اما در سرنگ !
از زندگى خسته ام ...
- نبودنت را دارم باساعت شنی اندازه میگیرم،
تابه الان یک صحرا گذشته است!!!
- شب ها پرنده هایش می روند
روزها ستاره هایش
ببین آسمان هم که باشی
باز تنهایی …
- حساب حسودی ام نگذار که هرجا ۲ نفر هستند و من تنها
دلتنگ می شوم …
- گاهی انقدر دلتنگ میشوی که اگر خودش بفهمد!
از نبودنش خجالت میکشه!!!!!
- آنقدر تنهایم که کسی نیست
صندلی را از زیر چوبه دارم بکشد!
- زندگی!!!
کلاهت را به هوا بینداز...
که من دیگر حال بازی کردن ندارم!
تو بردی...
۱.۸k
۲۶ اسفند ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.