من به یادت از غمت در زیر باران می روم
من به یادت از غمت در زیر باران می روم
با خیالت در سرم در آن خیابان می روم
می شوم ابری ترین وقتی که باران می زند
از غم تنهایی ام در این زمستان می روم
بی تو باران و غمش دارد عذابی در دلم
بی تو با تنهایی ام سرد و پریشان می روم
زیر باران از غمت با چتر خود در این هوا
با غمی اندازه ی میلاد تهران می روم
می رسم تا خانه ام با درد عشقت در دلم
با لبی خندان ولی با درد پنهان می روم
با خیالت در سرم در آن خیابان می روم
می شوم ابری ترین وقتی که باران می زند
از غم تنهایی ام در این زمستان می روم
بی تو باران و غمش دارد عذابی در دلم
بی تو با تنهایی ام سرد و پریشان می روم
زیر باران از غمت با چتر خود در این هوا
با غمی اندازه ی میلاد تهران می روم
می رسم تا خانه ام با درد عشقت در دلم
با لبی خندان ولی با درد پنهان می روم
۲.۸k
۲۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.