من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم
من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم
این جهان را عاری از هر غصه وغم می کشم
بهر دلها مهربانی بی قراری یک دلی
هردلی را درکنار شاخه ای گل می کشم
اندراین دنیا کسی برکس ندارد برتری
من غنی را با فقیر، یکجا یکسان می کشم
زشت وزیبا خالق وپروردگار ما یکیست
زشت وزیبا، پیش هم ، اما انسان می کشم
عشق هایی که در آن بوی خیانت می دهد
تا ابد محکوم دل تنگی به زندان می کشم
هرکجا قلبی شکسته، ما بی تفاوت بوده ایم
آری آری بهر دلهای شکسته ، نیز درمان می کشم
من دراین دنیا تمام مردمش را بی درنگ
باتنی سالم، لب خندان، خرامان می کشم
این جهان را عاری از هر غصه وغم می کشم
بهر دلها مهربانی بی قراری یک دلی
هردلی را درکنار شاخه ای گل می کشم
اندراین دنیا کسی برکس ندارد برتری
من غنی را با فقیر، یکجا یکسان می کشم
زشت وزیبا خالق وپروردگار ما یکیست
زشت وزیبا، پیش هم ، اما انسان می کشم
عشق هایی که در آن بوی خیانت می دهد
تا ابد محکوم دل تنگی به زندان می کشم
هرکجا قلبی شکسته، ما بی تفاوت بوده ایم
آری آری بهر دلهای شکسته ، نیز درمان می کشم
من دراین دنیا تمام مردمش را بی درنگ
باتنی سالم، لب خندان، خرامان می کشم
۱.۱k
۳۰ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.