.
.
بچهتر که بودم یه بار که داشتم رادیو گوش میکردم دیدم بابام داره با دست آشغالای فرش رو جمع میکنه و میذاره یه گوشه... تو دلم گفتم آخه پدرِ من، عزیزه دلم این چه کاریه، مگه ما جاروبرقی نداریم؟ اخه چرا با دستات این کارو میکنی؟
بگذریم...
چن روز پیش، وقتی بدجور توو فکر رفته بودم و داشتم به مشکلاتم فکر میکردم یهو به خودم اومدم و دیدم کلی از آشغالای فرش رو با دست جمع کردم یه گوشه؛
..
باباجون درد اینجاست که نبودنت لایِ مشکلاتمون گُم شده و رفته زیر فرش...
همه درد ماییم که تو رو یادمون رفته #حضرت_پدر!
بچهتر که بودم یه بار که داشتم رادیو گوش میکردم دیدم بابام داره با دست آشغالای فرش رو جمع میکنه و میذاره یه گوشه... تو دلم گفتم آخه پدرِ من، عزیزه دلم این چه کاریه، مگه ما جاروبرقی نداریم؟ اخه چرا با دستات این کارو میکنی؟
بگذریم...
چن روز پیش، وقتی بدجور توو فکر رفته بودم و داشتم به مشکلاتم فکر میکردم یهو به خودم اومدم و دیدم کلی از آشغالای فرش رو با دست جمع کردم یه گوشه؛
..
باباجون درد اینجاست که نبودنت لایِ مشکلاتمون گُم شده و رفته زیر فرش...
همه درد ماییم که تو رو یادمون رفته #حضرت_پدر!
۲.۶k
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.