روزی که رفتی ...
روزی که رفتی ...
آسمون هم از رفتنت اشک ریخت و دلش گرفت !!!
روزای بارونی عجیب دلم هواتو میکنه
وقتی که داشتن تورو می بردن پشت سرت زانو زدم زجه زدم که برگردی ولی برنگشتی
ولی همیشه کنارم حست میکنم
بودنت برام عادت بود
نبودنت رو چه جوری سر کنم...
من به اون چشمای خوش رنگت
به اون لبخندای بی ریات
به اون دیدن های یهوییت عادت کرده بودم حالا چطور باور کنم که دیگه نیستی ....
آسمون هم از رفتنت اشک ریخت و دلش گرفت !!!
روزای بارونی عجیب دلم هواتو میکنه
وقتی که داشتن تورو می بردن پشت سرت زانو زدم زجه زدم که برگردی ولی برنگشتی
ولی همیشه کنارم حست میکنم
بودنت برام عادت بود
نبودنت رو چه جوری سر کنم...
من به اون چشمای خوش رنگت
به اون لبخندای بی ریات
به اون دیدن های یهوییت عادت کرده بودم حالا چطور باور کنم که دیگه نیستی ....
۱.۶k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.